سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 809334

  بازدید امروز : 7

  بازدید دیروز : 240

میاب دان بیر سس

 
از گریختن نعمتها بترسید که هر گریخته‏اى باز نخواهد گردید . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: پنج شنبه 94/7/23::: ساعت 8:30 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

باز این چه شورش است که در خلق عالم است           باز این چه عزا و چه نوحه و چه ماتم است

باز ماه محرم آمد ، باز پرچم های عزا ی حضرت ابا عبدلله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش در هر کوی و برزن به اهتزاز در امده است. باز از هر گوشه ای نوای حزن انگیز عاشورای خونین می آید.  باز دلهای مستعد از محبت و عشق به سید و سالار شهیدان لبریز شده است . باز دلها از شدت غم و مظلومیت امام حسین و یارانش آتش گرفته است. ما هم به نوبه خود و در حد خود فرا رسیدن این ایام سوگواری را به پیشگاه مقدس انبیا و اولیای الهی و محضر صاحب عزای اصلی حضرت ولیعصر (عج) ومقام معظم رهبری وهمه مسلمانان و مخصوصا به شیعیان  و پیروان و دوست داران خاندان رسالت و امامت تسلیت عرض می کنیم و از خداوند متعال در خواست می کنیم که به همه ما توفیق عزاداری توام با شعور و معرفت و عمل به آموزه های نورانی قرآن و پیامبر بزرگوار و امامان و مخصوصا توصیه های امام حسین علیه السلام و توصیه های امام حی و حاضر حضرت ولی عصر(عج) عنایت بفرماید. آمین یارب العالمین.

.......................................................................................................................

با احترام و ادب : ابوالفضل روزی طلب میاب شب اول محرم سال 1437  برابر با 94/07/23

 

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: پنج شنبه 94/7/23::: ساعت 7:59 عصر


 طریق معرفت 

هشت شرط نماز مقبول
امام صادق علیه السلام درحدیثی هشت شرط پذیرش نماز از جانب خدا را برشمردند.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری صدای شیعه، متن حدیث را از کتاب بحارالانوار  منتشر می کند.

 قالَ الصّادِقُ علیه السلام: قالَ اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى: اِنَّما اَقْبَلُ الصَّلاةَ لِمَنْ تَواضَعَ لِعَظَمَتى، وَیَکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اَجْلى، وَیَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِکْرى، وَلایَتَعاظَمُ عَلى خَلْقى، وَیُطْعِمُ الْجایِعَ وَیَکْسُو الْعارى، وَیَرْحَمُ الْمُصابَ، وَیُؤْوِى الْغَریبَ.

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند متعال فرمود: نماز کسى را مى پذیرم که:

  1ـ در مقـابل عظمت من فروتنى کند.

 2 ـ از خواسته هاى نفسانى بخـاطر من خود را دور کند.

 3 ـ روزش را با یاد من به پایان ببرد.

 4 ـ بربندگانم بزرگى نفروشد.

 5 ـ به گرسنه غذا دهد.

6 - برهنه را بپوشاند.

 7 ـ به مصیبت دیده مهربانى کند.

 8 ـ غریب را پناه دهد.

بحارالانوار ج66ص391

 نماز مقبول/ حدیث روز /امام صادق(ع)

 

 

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: پنج شنبه 94/7/23::: ساعت 7:57 عصر


 طریق معرفت 

آیه ها و آینه ها(68)عهد چهل ساله علامه طباطبایی چه بود!؟
به یقین انسان در هیچ عصر و دوره ای بی نیاز از قرآن و رهنمودهای قرآنی نبوده و نخواهد بود ، آنان که راهی به جز صراط مستقیم را برگزینند و خود را بی نیاز از این مشعل فروزان بدانند، در ضلالت، گمراهی خواهند بود.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ مزمل/20

هر چه می توانید قرآن بخوانید

صدای شیعه: حکایت؛ حجت الاسلام محمد فاضل تبریزی می‌گوید: یکی از دوستان روزی علامه را به منزل خود در تبریز دعوت کرد و چند نفر از جمله بنده را هم برای زیارت و استفاده از سفره معارف ایشان فراخواند ، آن شب علامه به من فرمود: من سی سال پیش، استخر شاگُلی (محله‌ای زیبا در تبریز) را دیده‌ام، اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می‌خواهم فردا بین‌الطلوعین به آنجا بروم.

گفتم: صبح خدمتتان خواهم بود، فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی می‌بردم، دیدم در طول مسیر در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و گفت: من عهد دارم که هر روز یک جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام می‌دهم، دیشب نتوانستم بخوانم و اکنون باید قضا کنم!

اینچنین، هر ماه یک ختم قرآن تمام می‌شود و باز از ابتدای آن شروع می‌کنم و هر بار می‌بینم که انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه‌ای از آن می‌فهمم، از خدا می‌خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم، شما نمی‌دانید من چه اندازه از قرآن لذت می‌برم و استفاده می‌کنم!

  رهـــــاند آدمــی را ،از جهـالت                         فروغ علم و ایمان است قرآن  1

1. با اقتباس و ویراست از کتاب شناختنامه علامه طباطبایی

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 94/7/20::: ساعت 12:11 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

............................................

خانه / آخرین اخبار / گزارش تصویری از همایش بزرگداشت خلیل خان گلین قیه ای

 

گزارش تصویری از همایش بزرگداشت خلیل خان گلین قیه ای

به گزارش یاشیل وطن، 19 مهر ماه مراسم و همایش بزرگداشت خلیل خان گلین قیه ای از مبارزین دوران مشروطه در زادگاهش روستای گلین قیه برگزار گردید.

این برنامه به همت شورای اسلامی و دهیاری گلین قیه، فرمانداری مرند و بخشداری مرکزی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

گزارش تصویری:

 

خلیل خان گلین قیه

DSC_0019

DSC_0023

DSC_0027

DSC_0029

DSC_0042

DSC_0044

DSC_0070

DSC_0071

DSC_0084

 

DSC_0094

DSC_0100

DSC_0114

DSC_0116

DSC_0120

DSC_0122

................................................................................................................................................................

با سلام و تشکر صمیمانه از مسوولین عزیز شهرستان مرند و مرکز استان و مسوولین پرتلاش و اهالی بافرهنگ و مبارز

و مجاهد پرور گلین قیه و منطقه هرزندات و یکانات  شهرستان مرند

و تشکر ویژه از سایت خبری یاشیل وطن و خبر نگار بسیار متین و تلاشگر آن

و آرزوی شادی روح بلند مبارز و مجاهد دوران مشروطه مرحوم خلیل خان رحمانی گلین قیه ای

......................................................................................................

 با احترام و عرض ارادت : ابوالفضل روزی طلب میاب

 

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: جمعه 94/7/17::: ساعت 7:35 عصر
کدخبر : 12357
سه شنبه 5 اسفند 1393 - 17:43
یک دیدگاه
 

خلیل خان گلین قیه ای (هرزنی) یکی از مبارزان آزادیخواه مرند

خلیل خان هرزنی

 استاد سید مرندی دکترای تاریخ میگوید : خلیل خان گلین قیه ای (هرزنی)  یکی از مبارزان آزادیخواه مرند که خودجوش مبارزه کرد ودرگمنامی ازدنیا رفت ودر کتابی از او نامی ونشانی باقی نماند، (فقط کسروی در تاریخ آذربایجان دریکی دومورد ازاونام برده است) خلیل خان گلین قیه ای ویا هرزنی ازیاران ستارخان است. خلیل خان در روستای گلین قیه زندگی می کرد. زمانی که کشور ایران و بخصوص آذربایجان درزیر سم ستوران قشون روس بود وآنها به کوچکترین بهانه ای وارد خاک ایران می شدند وکاری هم ازدست دولتمردان وابسته ونالایق قاجاری برنمی آمد، خلیل خان بطور خودجوش، با یک تفنگ شکاری کهنه، در روستائی دورافتاده، کمرهمت بربسته وبرای مبارزه باقشون متجاوز سربه کوه وصحرا می گذارد.

3

تلاش دوساله نوه خلیل خان گلین قیه ای برای شناساندن یکی از مبارزان دوران مشروطه و تقارن آن با دوران شهادت سردارملی بزرگ مرد مشروطه خواه ایران  ما را بر آن داشت تا به همراه جناب آقای امیری راد بخشدار مرکزی ، دکتر سید مرندی مورخ ، پژو هشگر و نویسنده کتاب تاریخ مرند . خلیل رحمانی گلین قیه نوه خلیل خان به روستای گلین قیه از توابع بخش مرکزی مرند سفری داشته باشیم .

خلیل رحمانی میگوید : نباید تاریخ و هویت ما به این راحتی به دست فراموشی سپرده شود . خلیل خان نه از این منظر که پدر بزرگ من بود بلکه  به عنوان یکی از مبارزان دوران مشروطیت باید  شناسانده شود .

بخشدار مرکزی مرند نیز میگوید در تاریخ معاصر ایران وقایع و رخداد های بسیاری به وقوع پیوسته است اما بی تردید دو انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی مهمترین وقایع تاریخ معاصر به شمار می روند. وباید در انتقال اهداف افراد شاخص مبارز در جریان مشروطیت به نسلهای آینده کوشید .

امیری راد اظهار امیدواری کرد بتوان با همکاری دستگاههای ذیربط اقداماتی شایسته در خور شان این مبارز دروان مشروطیت انجام داد.

49
استاد سید مرندی دکترای تاریخ میگوید : خلیل خان گلین قیه ای (هرزنی)  یکی از مبارزان آزادیخواه مرند که خودجوش مبارزه کرد ودرگمنامی ازدنیا رفت ودر کتابی از او نامی ونشانی باقی نماند، (فقط کسروی در تاریخ آذربایجان دریکی دومورد ازاونام برده است) خلیل خان گلین قیه ای ویا هرزنی ازیاران ستارخان است. خلیل خان در روستای گلین قیه زندگی می کرد. زمانی که کشور ایران و بخصوص آذربایجان درزیر سم ستوران قشون روس بود وآنها به کوچکترین بهانه ای وارد خاک ایران می شدند وکاری هم ازدست دولتمردان وابسته ونالایق قاجاری برنمی آمد، خلیل خان بطور خودجوش، با یک تفنگ شکاری کهنه، در روستائی دورافتاده، کمرهمت بربسته وبرای مبارزه باقشون متجاوز سربه کوه وصحرا می گذارد.

دکتر سید مرندی میگوید همچنانکه در کتاب تاریخ مرند نیز آورده است :   روستای گلین قیه درنزدیکی جاده‌ی نظامی جلفا به مرند قراردارد. نظامیان روس جهت رسیدن به تبریز برای دفع مشروطه خواه ها مجبور به گذر از این جاده واز نزدیکی روستای گلین قیه بودند. هرکدام از روس های تک رو که درتیررس تفنگ خلیل خان قرار می گرفت کشته ویا مجروح می شد. خلیل خان پس از درگیری،  بعلت آشنائی با کوه ها براحتی می توانست خودرا برهاند.

وی با اشاره به اینکه آوازه‌ی خلیل خان دراطراف واکناف پیچیده بود. روس ها هرچه می­کردند نمی­توانستند براو دست یابند. برای سراو جایزه تعیین کردند وبرای پیداکردن ردپائی از او، جاسوس های ایرانی خودرا به تکاپو واداشتندتا او وکسانی را که به او تسلیحات وغذا می رسانیدند شناسائی ودستگیربکنند.میگوید :  یکی از جاسوس های معتمد روس حاجی حسین اهل روستای شجاع بود. روس ها باراهنمائی اویک گلین قیه­ای به نام محمدعلی وکیل را دستگیر و شکنجه می­دهند تا جای خلیل خان را نشان دهد ولی چون موفق به کشیدن سخنی از وی   نمی­شوند خانه‌ی خلیل خان را به آتش کین سپرده وخانه‌ی اورا به تلی از خاکستر تبدیل می­کنند. خلیل خان حدود سه سال در کوه ها ی اطراف، در غارها وزیر سنگ ها می خوابد. غذا وتسلیحات خودرا توسط یک دوست کرّابی بنام(محمدعلی کرابی) ودرشرق دره دیز درروستای قره گؤز ازفردی بنام(حاجی رضا) دریافت می کند. بیشتر محل اسکان او کوههای دوُوَن کراب وکله زور بود.

 

این استاد تاریخ میگوید :  گلین قیه ای ها می‌گفتند، وقتی خلیل خان دریکی از شبهای سرد زمستان به غاری پناه می برده با دسته ای از اجنه روبرو می شودوشش ماه با آنها زندگی می کند!(اما آقای  کریم رحمانی نوه‌ی پسری خلیل خان می گوید شبی پدربزرگم به غاری پناه می برد اما با انعکاس وپژواک قدم هایش درسکوت غار، دچاررعب وهراس شده وپا بفرار می گذارد)

خلیل خان درمجموع 9 نفر از سالداتهای روس را کشته بود. بخصوص می گویند روزی سه سالدات روس  درکوه ها دنبال او می گشتند. در بالای گذرگاهی باو می رسند اورانشناخته و از اوسراغ خلیل خان را می گیرند. او بادادن نشانی اشتباه ، آنها را به بن بستی کشانیده وهرسه را می کشد.

بعدها محمد علی وکیل چون شناخته شده بود زیر فشارروس ها وبه طمع جایزه آنها، حاضر به همکاری می شود. ولی پس از رفتن روس ها وبعلت طرد روستائیان ، وضعیت اقتصادی اش خراب شده ومجبور به رفتن به در خلیل خان ودرخواست کمک می شود. حاجی حسین شجاعی جاسوس روس هاهم پس ازرفتن روس ها دچار آتش خشم روستائیان شده وازبین می رود.

خلیل خان باسردارماکو دوست بوده وبه خان? هم رفت وآمدداشتند. وی طبع شعرهم داشت وصدها بیت ازاشعارترکی وفارسی او درسینه وزبان های روستائیان می گردد. خلیل خان در1225 بدنیا آمده وپس از102 سال عمر در 1327 وفات یافته ودرقبرستان بالائی گلین قیه بطرف کراب مدفون است. خانواده‌ی خلیل خان، نام خانوادگی رحمانی را برگزیده اند.

50

 

Likesخلیل خان گلین قیه ای (هرزنی)  یکی از مبارزان آزادیخواه مرند(0)

 
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 94/7/13::: ساعت 9:12 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

به لطف الهی  طبق برنام ریزی قبلی قرار بود حاج آقا کمالی میاب در روز شنبه مورخ 94/07/11 بعد از نماز مغرب و عشا در حوزه علمیه امام زمان ( عج ) مرند درجمع طلاب جوان سخنرانی اخلاقی ایراد نماید. آوردن حاج آقا از زادگاه عزیزش روستای  " میاب "

به عهده من گذاشته شده بود. عصر به میاب رفته و حاج آقا را به موقع به مسجد قیام مرند رساندم و پساز اقامه نماز مغرب و عشا به اتفاق طلاب و مسولین حوزه و برادر سلمان روزی طلب به محل سخنرانی رفتیم . البته این اولین سخنرانی و درس اخلاق

حاج آقا کمالی میاب در این حوزه نبود ، معمولا سالی سه چهار بار در اینجا درس اخلاق می گویند و به خوبی از طرف طلاب جوان و پر شور حوزه علمیه مرندمورد استقبال قرار می گیرند. این بار نیز مورد استقبال عزیزان قرار گرفت و حدود نیم ساعت درس اخلاق پیرامون غنیمت شمردن عمر و فرصت ها و چند توصیه اخلاقی دیگر ارایه نمود. و در پایان چند عکس یادگاری گرفتیم. 

.....................................................................................................................................

 

 

 

.................................................................................................................

 باسلام و ارزوی توفیق الهی برای حاج آقا کمالی میاب و همه طلاب عزیز

 

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 94/7/13::: ساعت 2:0 صبح

بنام خداوند رحمان و رحیم

متن زیر تصویر یادداشت میرزا تقی خان امیر کبیر است به ناصرالدّین شاه قاجار. متن بعدی بازخوانی ( بازنویسی) همان یادداشت است.

متن نامه امیرکبیر

توضیح: بعضی‌ها این یاداشت را جعلی دانسته‌‌‌‌‌‌‌‌اند ولی ادّعایشان مستند نیست.

متن نامه امیرکبیر

فتحعلی شاه قاجار که مِلک ایران و مُلک ایران و به شماره ملّت ایران بَرده و نوکر، از عموی بی‌وارث خود آغا محمدخان قاجار به ارث برده بود، کمبودهای عموی خود را جبران کرد. وی به ظرفیّت یک حرمسرای بزرگ همسر و به شماره یک ایل بزرگ فرزند داشت. بنا براین دربار قاجار همیشه درمحاصره شاهزادگان بود. هر کدام از این شاهزادگان حکومت ایالتی ویا ولایتی را در ید قدرت خود داشتند. این سنّت سلطنتی بعداً در دربار قاجار به یک قانون ننوشته تبدیل شد. کوشش امیرکبیر بر این بود که همه را تابع نظم و نظام مملکتی کند. در دوره صدارت وی شاهزاده موثّق‌الدّوله حاکم قم بوده که امیر کبیر وی را به سبب رشاء و ارتشاء، از مقام خود برکنار می‌کند. موثّق‌الدّوله به عمّه ناصرالدّین شاه متوسّل می شود و شاه توصیه عمّه را قبول و موثّق‌الدّوله را به حکومت قم باز می‌گرداند. امیر کبیر  پس از شنیدن این خبر، اقدام به بازگرداندن حاکم معزول قم نموده، یادداشت بالارا به شاه می نویسد. در این یادداشت کوچک و متنی که تحت عنوان وصیّت امیر کبیر ملاحظه خواهید فرمود، مفاهیم بزرگ نهفته است. به کسانی که فهرست کامل این مفاهیم را برای ما بنویسند، هدیه‌ای به عنوان یادبود تقدیم خواهد شد.

 وصیت نامه امیرکبیر

تصویر بالا قسمتی ازآخرین کلام امیر کبیر است

خطاب به جلّاد ناصرالدّین شاه در حمّام فین کاشان.

                                               تقدیم به میابیان عزیز   از یادداشت‌های یک نویسنده



 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 94/7/13::: ساعت 1:57 صبح

ما هم به نوبه خود جنایات حکام جنایتکار عربستان سعودی را در کشتن حجاج بی گناه کشور های اسلامی

 مخصوصا حجاج مظلوم کشور عزیزمان ایران اسلامی را به شدت محکوم می کنیم و از خداوند متعال برای

جانباختگان عزیز رحمت و مغفرت و قرب الهی و برای مجروحان این فاجعه درد ناک ( کشتار حجاج در منا در روز عید قربان)

شفای عاجل و برای خانواده های آنان صبر و آرامش طلب می کنیم.

آل سعود به خاطر ارتکاب این جنایت تاوان سختی خواهد داد. ان شاالله


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 94/7/13::: ساعت 1:42 صبح

باسمه تعالی    

21 / 6/ 1394

شرح تاریخچه تاسیس مدرسه در روستای میاب .  (به زبان آقای باقر باقرپور)

 مکان هایی که به عنوان مدرسه ی دولتی از بدو تأسیس مدرسه در میاب تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است به شرح ذیل می باشد:

اولین مدرسه دبستان عنصری میاب بود که در ساختمان مرحوم مشهدی آقا رضایی دایر شد و  به مدیریت مرحوم آقای جور کش (آذر پی) اداره می شد و من به علت کمی سن، تنها یک روز دانش آموز این مدرسه بودم.

بعد از آن، این مدرسه به ساختمانی که متعلق به خانم گلناز ( خانواده ی آقای جوهری ) بود منتقل شد. سپس این مدرسه چندین سال در ساختمان حیاط مرحوم عبدالعلی پاشا ادامه پیدا کرد، که ابتدا فقط تا کلاس پنجم ابتدایی و بعدها کلاس ششم نیز به آن اضافه شد،که خود من هم تحصیلات دوران ابتدایی خود را در این مدرسه گذرانده ام.

بعد ها با همّت مدیر وقت این مدرسه، مرحوم آقای محمد صادق مرادی که از مدیران لایق میاب بودند و یاری اهالی میاب،  مدرسه ای در حاشیه ی گورستان قدیمی روستا، که محل آن توسط یکی از وراث صاحب ملک (خانم زرافشان) به نام مشهدی میرزاآقا نجف زاده ( احمد ابام) با کسب اجازه از سایر وراث در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفته بود، ساخته شد و سالها دایر بود.

پس از مدتی که این ساختمان از حیّز انتفاع خارج گردید در قسمت جنوب شرقی روستا در مکانی خالی که به چمنلیک معروف بود با مصالحی مرغوب مدرسه ای ساخته شد که دانش آموزان دختر و پسر به صورت مختلط در این مدرسه مشغول تحصیل بودند.

در اوایل تأسیس مدرسه در میاب تحصیل دختران و پسران در مدرسه به صورت مختلط بود که با مخالفت عده ای از روستاییان قرار می گرفت که موجب منع تحصیل دختران می شد. در این زمان مرحوم مشهدی میرزا آقا نجف زاده که علاقه ی وافری به تحصیل دخترانش داشت به همراه دو دختر وقلویش به آموزش و پرورش مرند مراجعه می کند تا اجازه تحصیل دخترانش را بگیرد. که به صورت اتفاقی با خبرنگار روزنامه ی کیهان که آشنایی قبلی نیز با وی داشته است برخورد میکند و ماجرا را تعریف می کند. خبرنگار کیهان عکس آقای میرزا آقا نجف زاده را به همراه دخترانش با این عنوان که این دو دختر دوقلو می خواهند درس بخوانند در (روزنامه ی کیهان حدود آبان سال 1339 خورشیدی) چاپ می کند. در پاسخ به این نوشته از وزارت فرهنگ وقت به آموزش و پرورش مرند دستور داده می شود که این دو دختر باید درس بخوانند. و همین امر باعث می شود مدرسه به صورت مختلط اداره شود.

 

 

چندین سال بعد در زمان مدیریت اینجانب (باقرباقرپور)  بنا به درخواست اهالی و با یاری اداره ی آموزش و پرورش و با همّت آقای اندرگانی یکی از کارکنان اداره ی آموزش و پرورش که پدر اولین خانم مدیر مدرسه دخترانه میاب، بازسازی و به نام مدرسه دخترانه زرافشان (مالک زمین مدرسه) دایر گردید.

دو سال قبل از انقلاب اسلامی مدرسه راهنمایی در میاب تأسیس گردید که به صورت مختلط دختر و پسر در آن تحصیل می کردند که این مدرسه مدتی در خانه مس***ی مرحوم محمدی ارسی و مدتی در خانه مرحوم عباس شیرعلیزاده و مدتی هم در منزل همکار فرهنگی خودمان جناب آقای ابراهیم ابراهیم زاده دایر گردید.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط جهاد سازندگی به سرپرستی شهید حسن کسایی، به همراهی اولین آموزگار روستای میاب مرحوم جور کش (آذر پی) که خاطره ی خوبی از میاب داشت، ساختمان فعلی مدرسه راهنمایی بنا شد و بنده (باقر باقرپور)  نیز تا پایان سال تحصیلی 1358- 1359   به عنوان مدیر مدرسه افتخار خدمت در این مدرسه را داشتم.

پس از 8 سال دفاع مقدس نام مدرسه ی ابتدایی به شهید عسگر یوسفی و نام مدرسه راهنمایی به شهید اسرافیل مختاری تغییر نام داده شد.

اسامی فرهنگیان بومی( اهل میاب) که در مدارس میاب تدریس کرده اند به شرح ذیل می باشد. آقایان:

1 – جور کش ( آذر پی ) اولین مدیر مدرسه که اهل مرند بوده اند.

2 – محمد صادق مرادی مدیر مدرسه و آموزگار مدرسه ابتدایی

3 – عزیز حاج اقراری آموزگار و معاون آموزشی مدرسه ابتدایی

4 -  مجید حاج اقراری معلم و مدیر مدرسه ابتدایی

5 – محمد یوسفی مدیر و آموزگار مدرسه ابتدایی

6 – باقر باقر پور رابع مدیر مدرسه ابتدایی و راهنمایی و دبیر ریاضی

7 – فرخ مرادی مدیر مدرسه راهنمایی

8 – بهرام ابراهیم زاده مدیر مدرسه ابتدایی

9 - اسفندیار ابراهیم زاده آموزگار مدرسه ابتدایی

10 – محمد فرجامی مدیر فعلی مدرسه راهنمایی

11-  ابراهیم روحانی مدیر فعلی مدرسه ابتدایی

اسامی  دیگر معلمان و همکاران مدارس میاب به شرح ذیل است:

آقایان رضا شرفی، محمد مصطفوی، فرامرز نوری ثانی، محمود کمالی، شاپور حاج اقراری، شاپور مرادی، شبیب بذلی، یوسف یوسفی، حسین کمالی، کرم نوری ثانی، ابراهیم ابراهیم زاده، مصطفی فرجامی، نوروز بذلی، حیدر مقالی، فرج صفری، غفار جاوید .

سایر معلمانی که در میاب خدمت کرده اند:

آذر پی، حسن جداری، شادی، لامعی، احمدی زنوز، یزدانی، آقازاده، طالبی، متقی، طالبی یکانی، حسین عظیمی زنوز، خالقی، کاظمی، احسانی، سامانی، وکیلی، پور باقر، پور رضا، فقیهی، کریمی، حسن زاده و ......

 خانم معلم هایی که در میاب معلم بوده اند عبارتند از  سرکار خانم  اندرگانی و سرکار خانم امینه احمدآبادی و...

 

از دبیران و آموزگارن محترم بومی و غیر بومی و خانم معلمهایی که بعلت عدم حضور ذهن موفق بدرج اسامی عزیزان نشده ام پوزش می خواهم.

باقر باقرپور میاب     (کپی با ذکر منبع بلامانع می باشد.)


موضوعات مرتبط: 
برچسب‌ها: ،

 

 

26 شهریور 1394 ] [ 10:50:20 ] [ آقای باقر باقرپوررابع میاب ]

....................................................................................................................................................

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شریف معلم والا مقام و استاد گرانمایه جناب آقای باقر باقر پور رابع

از زحمات استاد کمال تشکر را داریم و ضمن آرزوی سلامتی توفیق بیشتر استاد را در نوشتن تاریخ میاب آرزومندیم.


 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


میاب دان بیر سس

ابوالفضل روزی طلب
اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.
 

حضور و غیاب

 

اشتراک