تعداد کل بازدید : 832921

  بازدید امروز : 2

  بازدید دیروز : 159

میاب دان بیر سس

 
از روی دوستی نگریستن به چهره دانشمند عبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:28 صبح

وستای دولت آباد
یک شنبه 14 آبان 1391  3:00 PM


دولت آباد روستای سرسبز و آبادی  میباشد که در شمال شرقی شهرستان مرند و در فاصله حدود 4 کیلومتری این شهر قرار گرفته است.بیش 5000نفر جمعیت داشته و البته چند صد نفر نیز از اهالی این روستا در تهران و نقاط دیگر کشور عزیزمان می باشند.شغل مردم این روستا قالی بافی -کشاورزی-دامداری بوده و البته تعداد زیادی هم در ادارات مختلف مشغول بکار میباشند .  از نقاط دیدنی و تفریحی این روستا منطقه  قره ملک می باشد که در دامنه کوهستان قرار گرفته است و دارای چشمه آبی میباشد  با آبی خنک و گوارا (که البته کمی شور میباشد و من بزودی کیفیت آن را در آزمایشگاه بررسی کرده و اعلام خواهم کرد) و نکته جالب این است که این آب پس از خروج از چشمه در نگاه اول مسیری به سمت بالا دارد یعنی آدم فکر میکند که مسیر آب به سمت بالای کوه است. دولت آباد دارای یک خزنه (حمام قدیمی) بوده که قدمت آن به چند صد سال میرسید ولی متاسفانه در سالیان گذشته تخریب شده است و حتی مکانی را که این خزنه وجود داشت هم اکنون بنام منطقه حامام دامی(بام حمام) مینامند  چرا که این خزنه درچند متری زیر زمین بوده است و آب آن از کهریز روستا (خروجی قناتی که طول آن چند کیلومتر میباشد)تامین میشده است که با خشک شدن این قنات  این حمام سنتی نیز قابل استفاده نبوده است(سعی خواهم کرد مطالب بیشتری در مورد این خزنه ارائه کنم).  این چشمه تا چندین سال پیش  وجود داشته که آن هم با تغییر بافت روستا از بین رفته است ولی چاههای دیگر این قنات هم اکنون در بیرون روستا باقی مانده اند. ....  


siasport23

 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:26 صبح

روستای اویندین
سه شنبه 16 آبان 1391  9:38 PM






{روستای اَویندین} روستایی است با قدمت 1400 ساله،با آب وهوایی خوب و دلپذیر با جاذبه های گردشگری طبیعی که همه ساله میزبان بیشتر گردشگران استانهای کشور هستش.این روستا در80 کیلومتری شهرستان مرند در استان آذربایجانشرقی واقع شده ،که بدلایل وجود آبهای معدنی ـ درمانی، به یکی از قطبهای گردشگری استان تبدیل شده است.که موقعیت جغرافیایی آن: از شمال با روستای خانه سر،از جنوب با روستای هلق،از شرق با روستای هاویستین و از غرب با کوه کیامکی میباشد. مناطق جذاب و دیدنی این روستا زیاد است که میشه چن تا از اونا رو نام برد : 1- آبشار میان دره به ارتفاع 20 متر 2- وجود صخره های بزرگ جهت صخره نوردی 3- تفرجگاه معروف و سرسبز لزگه 4- چشمه های معروف " قزل چشمه و زلفی چشمه سی" 5- قبرستان تاریخی "دوزلاخ "به قدمت 500 ساله.

روستای توریستی اَویندین با جاذبه های فراوان منتظر شماست


siasport23


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:25 صبح

روستای میاب
سه شنبه 16 آبان 1391  9:37 PM


میاب یکی از روستاهای استان اذربایجان شرقیاست که دردهستان هرزندات شرقی بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده‌است.روستایمیاب در 38 کیلو متری شهرستان مرند قرارداردو را ه ارتباطی آن آسفالت بودهودارای امکانات آب آشامیدنی لوله کشی شده، گاز لوله کشی شده و برق میباشددرآمد اصلی مردم روستا از دامداری توام با کشاورزی میباشد، کشاورزی در اینروستا بیشتر به صورت دیم کاری بوده وآب آّشامیدنی و کشاورزی آن از چشمهتامین میشود جمعیت میاب در فصول بهار وتابستان بیشتر از سایر فصول سالمیباشد زیرا در این مواقع از سال با توجه به شرایط آب و هوای مناسبی کهدارد(خنک و دلپذیر)خصوصا اواخر بهار واوایل تابستان باعث جذب مردم شهر نشینبه این روستا میشود که اکثرا اصالتا متعلق به همین روستا هستند در کنارموقعیت کوهستانی که این روستا دارد ییلاق قرچی جاذبه ایی بی نظیر در منطقهاست که از اواسط فصل بهار پذیرای گردشگران بسیاری است که از مناطق محتلف بهآنجا می آیند، هر چند منطقه ییلاقی قرچی میاب با همه زیبایی هایی که داردمورد کم لطفی وبی مهری سازمانهای مربوطه در حفظ ونگهداری آن میشود و هرسالهاین منطقه زیبا و سرسبز مورد هجوم ایلات مهاجر قرار میگیرد و در فصل پاییزچیزی جز خاک و سنگ از آن همه زیبایی و سر سبزی باقی نمی ماند و این باعثتاسف است. اگرتاکنون پنیر یا عسل یا گردو یا گوشت گوسفند یا گل محمدی روستای میاب رامیل نفرموده ایدوبه چمنزار قره چی یا یینجه نرفته اید به صراحت بگویم کهنصف یا حتی کل عمرتان بر باد رفته تا فرصت هست به دیدنشبشتابیدوببینید.حتما یک سری هم به ینجه بزنید.ضررنمی کنید

 

موقعیت مکانی میاب :

 
از شمال کوههای قلینج و قانلی داغ آن را احاطه کرده است و در جنوب آن زمینهای کشاورزی و دشت وسیع  چرمیش قرار دارد و در غرب آن دشت نسبتاَ وسیع گوزئی و گونئی واقع است . و اما از شرق توسط چراگاهها و مزارع کشاورزی به مکان خوش آب و هوایی به نام یئینجه ختم می شود که زمانی دهی بوده مسکون و عده ای در آن منطقه سکونت دلشته اند که عده ای گبر نیز در بین آنها زندگی می کرده اند تعدادی از اهالی آنجا به روستای میاب مهاجرت کرده اند و آن ده به مرور زمان از بین رفته است و از اتفاقات و دلایل از بین رفتن ده اطلاع دقیقی در دست نیست .
وجه تسمیه اسم میاب را می توان از آب آشامیدنی میگوار آن ( می + آب ) و یا قرار گرفتن روستا بین دو دره ( هیلین دره ) و ( کارخانه دره سی ) که مقدار آب این دو رودخانه و نسبت کم یا زیاد آنها بستگی به ریزش برف و نزولات آسمانی دارد. نام میاب ( میانه دو آب ) گرفته شده باشد .
و اما رجع به دشت چرمیش که اشاره شد ( چر + میش ) که این کلمه ریشه فارسی دارد یعنی چراگاه میش . به گفته اهالی این دشت پهناور روزگاری چراگاه گله های گاو و گوسفند شخص خیر و نیکوکاری به نام « بجان » بوده است و قبر این شخصیت در ضلع جنوب شرق دشت چرمیش واقع است که پیر مراد اهالی روستاهای اطراف از قبیل : هرزندات ‘بابرتین و میاب و میزاب بوده و هست .
بجان به بخشندگی و گذشت مشهور بوده است گویند بر اساس قحطی و خشکسالی تمام احشام و دارایی او از بین میرود و اهالی اطراف به او پیشنهاد گاو چرانی میدهند و او از این پیشنهاد و نمک نشناسی  رنجیده خاطر و دلشکسته میشود و از روزگار خود اینگونه شکوه میکند:
بجانا دئدیلر گل گت ناخیرا                          بجان بئل باغلامازدی یوزیوک تاخیلا
بجان بودر دیلن اؤلجک اولدی                     چرمیشین دؤزونده قالاجک اولدی
به به جان گفتند بیا برای ما گاو چرانی کن    زمانی که بجان به هزاران تن کمر نمیبست
به جان با این درد مردنی شد                      و در پهن دشت چرمیش ماندنی شد
و اینک دشت چرمیش و املاک بجان بصورت اوقافی چراگاه و محل کشت و کار مردم اطراف شده است .
از دشت چرمیش که بگذریم در سرازیری آن دره اؤلن واقع شده است این دره با آبشار های بلنئ و سنگ های خارا عظیم الجثه بسیار دیدنی است و راه رسیدن به روستای میاب از بین این دره می باشد که راه و محل گذر ایلات و عشایر یکانات به ییلاق خوش آب و هوا قره چی می باشد. روستای میاب تنها از طریق همین راه با شهر ارتباط پیدا می کند و در حال حاضر آسفالته  ماشین رو می باشد.
از نمونه یافته های زیر خاکی پیداست که روستای میاب به حدود حکومت ساسانی مسکون بوده است ولی در نوشته های نویسندگانی چون صمد سرداری نیا و رحیم رئیس نیا این روستا محل گذر قوم آسی و اقوام ماننایی از آسیای میانه به سوی آسیای جنوب غربی بوده است ( نقل به مضمون ).

از نظر باستانی و دارای تمدن بودن اثری که بشود به آن استناد کرد موجود نیست ولی در محل بین تلاقی دو کوه قیلینج و قانلی داغ محلی به نام کلیسا واقع است که مسیر گذر قوم هایی از آسیای میانه به سوی آسیای صغیر می باشد.و همچنین اصطلاح و واژه های فارسی دری  در این روستا نشان از مراوده قومیت های مختلف با یکدیگر بوده است که در زیر به چند نمونه از آن که در گویش های اهالی و نام محل مشاهده شده است اشاره می شود.

محلات میاب:

روستای میاب از چند محله تشکیل شده است از جمله : محله کارخانا قاباقی – یوخاری محله – آشاقی محله – چمنلیک – آخوند محله سی – چشمه باشی – گول باشی –

این روستا طبق سرشماری جهاد سازندگی در سال 1375 دارای 276 خانوار و 1307 نفر جمعیت داشته است در آن موقع راه آن شوسه بود که در سال 1370 به همت جهاد سازندگی و اهالی حدود 12 کیلومتر خاکی آن از اول جاده ترانزیت مرند جلفا تا داخل روستا آسفالت گردید.

در میدان اصلی ده چشمه ای به نام چشمه ملا نوروز و. همچنین مسجدی نیز در ضلع جنوبی به نام همین شخص پا بر جا بود بنا به روایت اهالی ملا نوروز مردی با فضیلت و کوشا بوده است گویند این چشمه را با حفر قنات از بالای ده از جنب زمینی معروف به ( اوجا مرس ) به داخل ده هدایت کرده است و در جنب آن چشمه مسجد ملانوروز را بنا کرده است .به روایتی در حدود چهارصد سال قبل .

در سال 1364 آب چشمه دیگری را به نام تکه دوندوران و چشمه دیگری در مسیر همین چشمه از محلی به نام دمیرچی قیه سی را با همدیگر مربوط نموده و به همت جهاد سازندگی  واهالی روستا توسط لوله از دامنه کوه به داخل روستا هدایت شد و در ورودی روستا با ایجاد و بنای ساختمانی به صورت منبع آب و آب چشمه ها از منبع توسط لوله به منازل اهالی روستا هدایت شد.

و اما حوضچه هایی که در مسیر چشمه بنا شده است جهت شرب دام و همچنین شست و شوی رخت مورد استفاده قرار میگیرد.

بنای قدیمی مسجد ملانوروز در سال 13 توسط اهالی تخریب وبه جای آن در فضای گسترده تری با الحاق حیاط مسجد به بنای قدیمی و قسمتی از میدان روستا با نظارت مهندس محمد صادق مصطفوی و نظارت معمار حاج حسن رحمانی و به همت و همکاری شادروان حاج احد روزه دار و مردم روستا مسجد جامع امروزی بنا گردید که در نوع خود در منطقه بی همتاست .این مسجد برای روستا حائز اهمیت فراوان می باشد اهالی از این مسجد بیشتر برای مراسم ختم و نزورات و اطعام و سایرامور خیریه و همچنین در ایام ماه محرم جهت عزاداری عزاداران امام حسین ( ع) از قبیل تعزیه خوانی زنجیر و سینه زنی و سخنرانی استفاده میکنند.بیشتر مراسم ختم و عزاداری در این مسجد برگزار میشود به گفته قدیمی ها حدود چهارصد سال بلکه بیشتر اهالی از این مسجد و آب این چشمه بهره ها برده اند .

چشمه دیگری نیز در شرق روستا به نام کهریز چشمه سی موجود است که مورد استفاده اهالی شرق روستا می باشد.

از بناهای عمومی دیگر روستا می توان از مسجد جامع قدیمی نام برد که بنای  آن در نوع خود بینظیر است که تقریبا ششصد سال قدمت دارد .

از بناهای دیگر یک باب ساختمان حسینیه مشهور به بایرام علی مسجدی که اخیرا مورد مرمت قرار گرفته است می توان نام برد که بیشتر مورد استفاده برای تدریس  و تلاوت قرآن و برگزاری زیارت عاشورا و از این قبیل مراسم مورد استفاده قرار میگیرد.

و تعداد سه مکان مقدس به نام های اوجاق یا  پیر در روستا موجود است . که یکی از آنها دایر و آباد و مابقی به صورت خرابه می باشد. مکان پیر که به پیر شفا مشهور است به گفته اهالی دارای کراماتی می باشد میگویند در گذشته کسانی که مرض هاری  یا جنون آنی دچار میشده اند برای شفا به این پیر مراجعه میکرده اند و گاهاَ شفا میگرفتند . از قول بعضی از اهالی روستا شنیده شده است که در بعضی شبها مخصوصا شبهای جمعه از بالای مزار آن نور سفید ساطع میشده است .

از دیدنی های میاب میشود ازغار هایی که اهالی قدیم در دل کوه حفر کرده اند اشاره کرد این غارها توسط مردم در دو نقطه در دشت گونی برای پناه گوسفندان خود از سرمای زمستان ایجاد شده است که در هر کدام 7 الی 10 عدد غار میباشد.

از بناهای عمومی دیگر روستا که باید نام برده شود : یک باب حمام عمومی در ضلع جنوب غربی میدان که در 1340 بنا گردیده بود مورد استفاده مردم بود و طرز استفاده از آن بدین قرار بود:

شبها آب چشمه ملانوروز در منبع آب حمام ذخیره میشد و مردانه و زنانه بصورت نوبتی قبل از اذان صبح تا ساعت 9:30 مردانه و از ساعت 9:30 الی 5 بعدازظهر بصورت زنانه دایر بود و از ساعت 10:30 شب دوباره مورد استفاده مردان قرار میگرفت. با گذشت چند سال از عمر حمام ساختمان آنجا را تخریب کردند در سال 1369 به همت اهالی و جهاد سازندگی بنای گرمابه جدیدی در 2 قسمت مجزا بصورت مردانه و زنانه احداث گردید و در حال حاضر مورد استفاده عموم قرار دارد .

از اماکن عمومی دیگر قهوه خانه قدیمی مربوط  به خاندان سلیمانی ها بود و در حال حاضر نیز فعالیت دارد . این قهوه خانه تنها مکانی بود که مردان و ریش سفیدان در اوقات فراغت برای صرف چای و گفتگو در امور روزمره و کشاورزی و دامداری به آنجا میرفتند و خرید و فروش ارزاق ‘دام و املاک در آنجا انجام میگرفت. در حقیقت محل کسب اطلاعات وشنیدن وقایع و هم مرکزی بوده برای غریبه ها و کسانی که از روستاهای اطراف برای خرید و فروش دام و فراورده های دامی و زراعی در آنجا اتراق میکردند.در جنب این قهوه خانه تنها میدان بزرگ ده و چشمه در ضلع جنوب شرقی آن قرار دارد. در قدیم در گوشه و کنار میدان چشمه باشی عصر ها جوان ها بعد از پایان کار روزانه با دوست و رفیق خود در اوقات بیکاری جمع میشدند و وقت خود را با صحبت و گفتگو سپری میکردند. آنهایی که ازدواج نکرده بودند سر چشمه دختران مورد علاقه خود را که با کوزه و ظروف دیگر جهت آب بردن به منازل خود می آمدند دیده و به عنوان همسر آینده خود انتخاب میکردند.

از اماکن دیگر یک باب دکان سلمانی در ضلع شمال شرق میدان متعلق به مرحوم اوستا جعفر و فرزند مرحومش محمد قلی تراشی بود.در قدیم کار سلمانی تنها به آرایشگری ختم نمیشد بلکه دندان کشیدن – ختنه کردن پسران و دعوت مردان  برای مجلس ختم یا عروسی به عهده شخص سلمانی بود. به این صورت اسامی کسانی را که صاحب مجلس ختم یا عروسی میخواست دعوت کند بعلت نداشتن سواد ‘زبانی به او میگفتند و او نیز به یکایک خانه های افراد مورد نظر مراجعه کرده و دعوت را انجام میداد. دعوت زنان نیز توسط یک نفر بانو انجام میگرفت .


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:21 صبح

 

برنامه ییلاق قره چی (21/3/89)

  نسخه قابل چاپ   بزرگنمایی متن   کوچکنمایی متن
 

 

 

 

ییلاق به معنی جائی که در تابستان سکنی گزینند و اکثرا عشایر در کوچ سالانه خود به عنوان اقامتگاه تابستانه انتخاب می کنند ییلاق قره چی از زیباترین نقاط منطقه کیامکی داغدر واقع یکی از شاهکاره های خلقت است کوههای بلند کیامکی و چشمه های بسیار خنک منطقه .این ییلاق را از سایرجا ها متمایز می کند در مسیر رفتن به این نقطه از جنگلهای زیبا خواهید گذشت و برای رفتن به این ییلاق از جاده مرند جلفا وارد جاده روستای میاب می شوید پس از رسیدن به روستای میاب  به طرف کوههای سر به فلک کشیده قانی داغ و زیدر که حدود 2 ساعت کوهپیمائی است حرکت می کنید و به منطقه ییلاق می رسید

گروه کوهنوردی آذربایجان روز جمعه ساعت 6 صبح طبق برنامه رسمی با تعداد36 نفر با دو دستگاه مینی بوس پس از صرف صبحانه در ابتدای راه روستای میاب به طرف منطقه حرکت و پس از یک ساعت به جنگلهای زیبا رسیده واز ماشین پیاده شده به طرف ییلاق ادامه مسیر دادند گروه به دو دسته تقسیم عده ای به قله زیدر و عده دیگر به چشمه خاتون رفتند ساعت 5 بعد از ظهر منطقه را وداع گفته و خاطرات شیرین و به یاد ماندنی آن را به دفتر خاطرات ذهنشان افزودند .

مسئول برنامه جناب آقای محمد مقدم عضو هیئت مدیره بودند که بدین وسیله از نامبرده تشکر و قدر دانی می شود

تصویری است از نامبرده

تصاویر مربوطه در قسمت آلبوم تصاویر


واحد خبری گروه کوهنوردی آذربایجان مشک آبادی


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:19 صبح
تاریخ انتشار : دوشنبه 22 مهر 1392 ساعت 00:19 | شماره خبر : 1231160491632325414 تعداد بازدید: 663
  • پ
  • پ

«از درآمد تا فرود» عنوان برنامه‌ای است که به تهیه‌کنندگی حسین صادقی‌میاب و کارگردانی افشار رئوف در قالب 34 قسمت از شبکه مستند پخش و با اقبال بینندگان و همچنین اهالی موسیقی و هنرمندان روبه‌رو شد. مستندی که سعی دارد در زمان کوتاه 30 دقیقه‌ای خود با نقد و کارشناسی مسائل و مشکلات ساختاری موسیقی کشور، از یک سو اهالی هنر و موسیقی را مخاطب قرار دهد و از سوی دیگر با پخش بخش‌ها و موضوعات عمومی‌تر، مخاطب عام و علاقه‌مندان موسیقی را پای گیرنده‌ها بنشاند، اما بی‌شک آنچه از درآمد تا فرود را از دیگر آثار مشابه متمایز می‌سازد، انتخاب سوژه‌های جسورانه، فرم و ساختار متفاوت و ریتم تند اثر، داشتن لحن انتقادی و تخصصی و حضور جمع زیادی از هنرمندان، موسیقیدانان، خوانندگان و نوازندگان مطرح و نام‌آور کشور در آن است. مسائلی که در دیگر آثار تولیدشده در این حوزه کمتر به آن توجه شده و به همین دلیل این برنامه‌ها را به آثاری خشک و خسته‌کننده تبدیل می‌کند. از درآمد تا فرود، در عین حال که واجد نگاه تخصصی و کارشناسانه است، از سرگرم‌کردن مخاطب عام هم غافل نمی‌شود. به این بهانه با حسین صادقی میاب، تهیه‌کننده برنامه از درآمد تا فرود به گفت‌و‌گو نشستیم.

ایده ساخت از درآمد تا فرود از چه زمانی شکل گرفت و چه شد به فکر تولید مستندی در حوزه موسیقی افتادید؟

غیر از برنامه‌سازی در تلویزیون که یکی از فعالیت‌هایم بوده و است، مدیر یک استودیوی موسیقی نیز هستم و حدود 15 سال است در حوزه موسیقی فعالیت دارم و کاملا از مسائل و مشکلات آن آگاهم. به نوعی موسیقی دغدغه همیشگی‌ام بوده و هیچ گاه آن را از خود دور ندیده‌ام. در چند سال اخیر در تعامل و ارتباطی که با اهالی موسیقی داشتم، احساس کردم متاسفانه موسیقی فاقد یک تریبون قدرتمند و رسمی است. پس از آن بود که سال گذشته همراه مجید اخشابی طرحی را برای ساخت یک برنامه موسیقی‌محور به صدا و سیما ارائه کردیم که خوشبختانه با استقبال مسئولان سازمان روبه‌رو و از درآمد تا فرود متولد شد. از آنجا که به دنبال ارائه یک کار با کیفیت بودیم وسواس زیادی در مرحله تولید داشتیم و به همین دلیل حدود ده ماه طول کشید این برنامه آماده شد و به پخش رسید.

هدفتان از ساخت این برنامه چه بود؟

سعی کرده‌ایم با رویکردی انتقادی و تخصصی به بررسی مسائل روز موسیقی ایران پرداخته و به‌صورت جدی این حوزه را به نقد بکشیم. اما یکی دیگر از اصلی‌ترین هدف‌ها و جهتگیری کلی برنامه این بود که به مخاطب بگوییم موسیقی فقط چند دقیقه‌ای که به یک قطعه گوش می‌سپارد، نیست و تلاش بسیاری پشت همین چند دقیقه وجود دارد که نباید به آن بی‌توجه بود.

این برنامه خیلی زود جای خود را میان اهالی موسیقی باز کرد و مردم هم از آن استقبال خوبی کردند. رمز موفقیت این برنامه چیست؟

موفقیت این مجموعه در گرو عوامل متعددی است. از درآمد تا فرود اولین برنامه‌ چالشی تلویزیون است که به صورت جدی و تخصصی حوزه موسیقی را نقد کرده و ریشه مشکلات ساختاری این حوزه را بررسی می‌کند. این بزرگ‌ترین امتیاز و ویژگی این برنامه است. تفاوت این برنامه با آثار مشابه نقد جدی است که دارد و این‌که ناگفته‌ها را می‌گوید. دلیل دیگر موفقیت آن نیز استفاده از نظرات و دیدگاه‌های کارشناسان متبحر موسیقی است. ما طیف وسیعی از هنرمندان این رشته از موسیقی سنتی گرفته تا پاپ و حتی راک را گردهم آوردیم.

این در شرایطی است که بسیاری از پیشکسوتان و نام‌آوران این عرصه برای نخستین بار به یک برنامه تلویزیونی آمده و این موضوع برای مردم جذابیت زیادی داشت. از سوی دیگر نشان دادن ساز در این برنامه، اعتماد بسیاری از اهالی موسیقی را به این برنامه جلب کرد به گونه‌ای که بسیاری از هنرمندان این رشته خواهان حضور در برنامه شدند. یکی از بخش‌هایی هم که با اقبال فراوانی مواجه شد پخش ترانه‌ها و آهنگ‌های جدیدی بود که برای اولین بار از این برنامه پخش می‌شد.

به نظر می‌رسد در انتخاب موضوعات برنامه، همزمان سلیقه مخاطب عام و خاص را در نظر گرفته‌اید؟

یکی از دغدغه‌های اصلی ما‌ از همان ابتدای تولید این مستند، برقراری ارتباط با قشر وسیعی از مخاطبان و مردم بود. نمی‌خواستیم برنامه صرفا برای قشر خاصی از بینندگان یا متخصصان و کارشناسان موسیقی ساخته شود، به همین دلیل در انتخاب موضوعات برنامه دقت زیادی به خرج دادیم. سعی کردیم طیف وسیعی از سوژه‌ها را طرح کنیم به گونه‌ای که هم مخاطب عام که خیلی مسائل فنی و مشکلات اهالی موسیقی برایش جذاب نیست به این برنامه جذب و با این مسائل آشنا شود و هم رضایت مخاطب خاص را به دست آوریم. فکر می‌کنم تا حدود زیادی نیز در این راه موفق عمل کردیم؛ زیرا بازخوردهای خوبی از مخاطبان گرفتیم.

دلیل استفاده نکردن از مجری در این برنامه چه بود؟

احساس کردیم حضور مجری تا حدودی برنامه را خسته‌کننده می‌کند و حوصله تماشاگر را سر می‌برد و از آنجا که نمی‌خواستیم برنامه بوی کهنگی بدهد، اصلا از مجری استفاده نکردیم. گفت‌و‌گوی دوطرفه مجری و مهمان، برنامه را از ریتم می‌انداخت و به همین دلیل در ساختار فعلی بیننده فقط هنرمندان و اهالی موسیقی را می‌بیند که باتوجه به موضوع برنامه، چند جمله یا چند دقیقه حرف زده‌اند و این حرف‌ها در تدوین طوری کنار هم چیده شده‌اند که از نظر مفهومی یا همدیگر را کامل می‌کنند یا به چالش می‌کشند.

فکر می‌کنید این برنامه تا چه اندازه در حوزه موسیقی تاثیرگذار و جریان‌ساز شده است؟

با توجه به این‌که این برنامه نخستین تجربه تخصصی در این حوزه بود، تا پیش از پخش، چندان انتظار و توقع نداشتیم که یک اتفاق عجیب و غریب در این زمینه رخ دهد، اما پیش‌بینی خود ما هم پس از پخش برنامه کاملا به هم ریخت و این مجموعه آنچنان جریان‌ساز و تاثیرگذار شد که به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های شبکه مستند تبدیل شد. تمام اعضا و عوامل تولید این مجموعه تلاش خود را کردند تا کاری متفاوت و جدید ارائه کنند و خوشبختانه این اتفاق هم افتاد. نامه قدردانی و تشکر جمعی از اهالی هنر و موسیقی به مهندس ضرغامی مبنی بر تولید این برنامه نیز نشانه دیگری از جریان‌ساز بودن آن است که خستگی‌مان را کاملا از بین برد.


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:12 صبح


میاب - مرند - آذربایجان شرقی تاریخ : پنجشنبه، 5 مرداد ماه ، 1391
موضوع : سایتها و وبلاگها


سایتها و وبلاگهای روستای میاب
شهرستان مرند - استان آذربایجان شرقی
www.miyab.ir/
miyab.persianblog.ir/

alimiab.blogfa.com
roustayemiyab.blogfa.com/
ahadelmi.blogfa.com






Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-style-parent:""; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman";}

میاب یکی از روستاهای استان اذربایجان شرقی است که دردهستان هرزندات شرقی بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده‌است.روستای میاب در 38 کیلو متری شهرستان مرند قرارداردو را ه ارتباطی آن آسفالت بوده ودارای امکانات آب آشامیدنی لوله کشی شده، گاز لوله کشی شده و برق میباشد درآمد اصلی مردم روستا از دامداری توام با کشاورزی میباشد، کشاورزی در این روستا بیشتر به صورت دیم کاری بوده وآب آّشامیدنی و کشاورزی آن از چشمه تامین میشود جمعیت میاب در فصول بهار وتابستان بیشتر از سایر فصول سال میباشد زیرا در این مواقع از سال با توجه به شرایط آب و هوای مناسبی که دارد(خنک و دلپذیر)خصوصا اواخر بهار واوایل تابستان باعث جذب مردم شهر نشین به این روستا میشود که اکثرا اصالتا متعلق به همین روستا هستند در کنار موقعیت کوهستانی که این روستا دارد ییلاق قرچی جاذبه ایی بی نظیر در منطقه است که از اواسط فصل بهار پذیرای گردشگران بسیاری است که از مناطق محتلف به آنجا می آیند، هر چند منطقه ییلاقی قرچی میاب با همه زیبایی هایی که دارد مورد کم لطفی وبی مهری سازمانهای مربوطه در حفظ ونگهداری آن میشود و هرساله این منطقه زیبا و سرسبز مورد هجوم ایلات مهاجر قرار میگیرد و در فصل پاییز چیزی جز خاک و سنگ از آن همه زیبایی و سر سبزی باقی نمی ماند و این باعث تاسف است. اگر تاکنون پنیر یا عسل یا گردو یا گوشت گوسفند یا گل محمدی روستای میاب را میل نفرموده ایدوبه چمنزار قره چی یا یینجه نرفته اید به صراحت بگویم که نصف یا حتی کل عمرتان بر باد رفته تا فرصت هست به دیدنش بشتابیدوببینید.حتما یک سری هم به ینجه بزنید.ضررنمی کنید


موقعیت مکانی میاب :
از شمال کوههای قلینج و قانلی داغ آن را احاطه کرده است و در جنوب آن زمینهای کشاورزی و دشت وسیع  چرمیش قرار دارد و در غرب آن دشت نسبتاَ وسیع گوزئی و گونئی واقع است . و اما از شرق توسط چراگاهها و مزارع کشاورزی به مکان خوش آب و هوایی به نام یئینجه ختم می شود که زمانی دهی بوده مسکون و عده ای در آن منطقه سکونت دلشته اند که عده ای گبر نیز در بین آنها زندگی می کرده اند تعدادی از اهالی آنجا به روستای میاب مهاجرت کرده اند و آن ده به مرور زمان از بین رفته است و از اتفاقات و دلایل از بین رفتن ده اطلاع دقیقی در دست نیست .
وجه تسمیه اسم میاب را می توان از آب آشامیدنی میگوار آن ( می + آب ) و یا قرار گرفتن روستا بین دو دره ( هیلین دره ) و ( کارخانه دره سی ) که مقدار آب این دو رودخانه و نسبت کم یا زیاد آنها بستگی به ریزش برف و نزولات آسمانی دارد. نام میاب ( میانه دو آب ) گرفته شده باشد .
و اما رجع به دشت چرمیش که اشاره شد ( چر + میش ) که این کلمه ریشه فارسی دارد یعنی چراگاه میش . به گفته اهالی این دشت پهناور روزگاری چراگاه گله های گاو و گوسفند شخص خیر و نیکوکاری به نام « بجان » بوده است و قبر این شخصیت در ضلع جنوب شرق دشت چرمیش واقع است که پیر مراد اهالی روستاهای اطراف از قبیل : هرزندات ‘بابرتین و میاب و میزاب بوده و هست .
بجان به بخشندگی و گذشت مشهور بوده است گویند بر اساس قحطی و خشکسالی تمام احشام و دارایی او از بین میرود و اهالی اطراف به او پیشنهاد گاو چرانی میدهند و او از این پیشنهاد و نمک نشناسی  رنجیده خاطر و دلشکسته میشود و از روزگار خود اینگونه شکوه میکند:
بجانا دئدیلر گل گت ناخیرا                          بجان بئل باغلامازدی یوزیوک تاخیلا
بجان بودر دیلن اؤلجک اولدی                     چرمیشین دؤزونده قالاجک اولدی
به به جان گفتند بیا برای ما گاو چرانی کن    زمانی که بجان به هزاران تن کمر نمیبست
به جان با این درد مردنی شد                      و در پهن دشت چرمیش ماندنی شد
و اینک دشت چرمیش و املاک بجان بصورت اوقافی چراگاه و محل کشت و کار مردم اطراف شده است .
از دشت چرمیش که بگذریم در سرازیری آن دره اؤلن واقع شده است این دره با آبشار های بلنئ و سنگ های خارا عظیم الجثه بسیار دیدنی است و راه رسیدن به روستای میاب از بین این دره می باشد که راه و محل گذر ایلات و عشایر یکانات به ییلاق خوش آب و هوا قره چی می باشد. روستای میاب تنها از طریق همین راه با شهر ارتباط پیدا می کند و در حال حاضر آسفالته  ماشین رو می باشد.
از نمونه یافته های زیر خاکی پیداست که روستای میاب به حدود حکومت ساسانی مسکون بوده است ولی در نوشته های نویسندگانی چون صمد سرداری نیا و رحیم رئیس نیا این روستا محل گذر قوم آسی و اقوام ماننایی از آسیای میانه به سوی آسیای جنوب غربی بوده است ( نقل به مضمون ).
از نظر باستانی و دارای تمدن بودن اثری که بشود به آن استناد کرد موجود نیست ولی در محل بین تلاقی دو کوه قیلینج و قانلی داغ محلی به نام کلیسا واقع است که مسیر گذر قوم هایی از آسیای میانه به سوی آسیای صغیر می باشد.و همچنین اصطلاح و واژه های فارسی دری  در این روستا نشان از مراوده قومیت های مختلف با یکدیگر بوده است که در زیر به چند نمونه از آن که در گویش های اهالی و نام محل مشاهده شده است اشاره می شود.

محلات میاب:

روستای میاب از چند محله تشکیل شده است از جمله : محله کارخانا قاباقی – یوخاری محله – آشاقی محله – چمنلیک – آخوند محله سی – چشمه باشی – گول باشی –

این روستا طبق سرشماری جهاد سازندگی در سال 1375 دارای 276 خانوار و 1307 نفر جمعیت داشته است در آن موقع راه آن شوسه بود که در سال 1370 به همت جهاد سازندگی و اهالی حدود 12 کیلومتر خاکی آن از اول جاده ترانزیت مرند جلفا تا داخل روستا آسفالت گردید.

در میدان اصلی ده چشمه ای به نام چشمه ملا نوروز و. همچنین مسجدی نیز در ضلع جنوبی به نام همین شخص پا بر جا بود بنا به روایت اهالی ملا نوروز مردی با فضیلت و کوشا بوده است گویند این چشمه را با حفر قنات از بالای ده از جنب زمینی معروف به ( اوجا مرس ) به داخل ده هدایت کرده است و در جنب آن چشمه مسجد ملانوروز را بنا کرده است .به روایتی در حدود چهارصد سال قبل .

در سال 1364 آب چشمه دیگری را به نام تکه دوندوران و چشمه دیگری در مسیر همین چشمه از محلی به نام دمیرچی قیه سی را با همدیگر مربوط نموده و به همت جهاد سازندگی  واهالی روستا توسط لوله از دامنه کوه به داخل روستا هدایت شد و در ورودی روستا با ایجاد و بنای ساختمانی به صورت منبع آب و آب چشمه ها از منبع توسط لوله به منازل اهالی روستا هدایت شد.

و اما حوضچه هایی که در مسیر چشمه بنا شده است جهت شرب دام و همچنین شست و شوی رخت مورد استفاده قرار میگیرد.

بنای قدیمی مسجد ملانوروز در سال 13 توسط اهالی تخریب وبه جای آن در فضای گسترده تری با الحاق حیاط مسجد به بنای قدیمی و قسمتی از میدان روستا با نظارت مهندس محمد صادق مصطفوی و نظارت معمار حاج حسن رحمانی و به همت و همکاری شادروان حاج احد روزه دار و مردم روستا مسجد جامع امروزی بنا گردید که در نوع خود در منطقه بی همتاست .این مسجد برای روستا حائز اهمیت فراوان می باشد اهالی از این مسجد بیشتر برای مراسم ختم و نزورات و اطعام و سایرامور خیریه و همچنین در ایام ماه محرم جهت عزاداری عزاداران امام حسین ( ع) از قبیل تعزیه خوانی زنجیر و سینه زنی و سخنرانی استفاده میکنند.بیشتر مراسم ختم و عزاداری در این مسجد برگزار میشود به گفته قدیمی ها حدود چهارصد سال بلکه بیشتر اهالی از این مسجد و آب این چشمه بهره ها برده اند .

چشمه دیگری نیز در شرق روستا به نام کهریز چشمه سی موجود است که مورد استفاده اهالی شرق روستا می باشد.

از بناهای عمومی دیگر روستا می توان از مسجد جامع قدیمی نام برد که بنای  آن در نوع خود بینظیر است که تقریبا ششصد سال قدمت دارد .

از بناهای دیگر یک باب ساختمان حسینیه مشهور به بایرام علی مسجدی که اخیرا مورد مرمت قرار گرفته است می توان نام برد که بیشتر مورد استفاده برای تدریس  و تلاوت قرآن و برگزاری زیارت عاشورا و از این قبیل مراسم مورد استفاده قرار میگیرد.

و تعداد سه مکان مقدس به نام های اوجاق یا  پیر در روستا موجود است . که یکی از آنها دایر و آباد و مابقی به صورت خرابه می باشد. مکان پیر که به پیر شفا مشهور است به گفته اهالی دارای کراماتی می باشد میگویند در گذشته کسانی که مرض هاری  یا جنون آنی دچار میشده اند برای شفا به این پیر مراجعه میکرده اند و گاهاَ شفا میگرفتند . از قول بعضی از اهالی روستا شنیده شده است که در بعضی شبها مخصوصا شبهای جمعه از بالای مزار آن نور سفید ساطع میشده است .

از دیدنی های میاب میشود ازغار هایی که اهالی قدیم در دل کوه حفر کرده اند اشاره کرد این غارها توسط مردم در دو نقطه در دشت گونی برای پناه گوسفندان خود از سرمای زمستان ایجاد شده است که در هر کدام 7 الی 10 عدد غار میباشد.

از بناهای عمومی دیگر روستا که باید نام برده شود : یک باب حمام عمومی در ضلع جنوب غربی میدان که در 1340 بنا گردیده بود مورد استفاده مردم بود و طرز استفاده از آن بدین قرار بود:

شبها آب چشمه ملانوروز در منبع آب حمام ذخیره میشد و مردانه و زنانه بصورت نوبتی قبل از اذان صبح تا ساعت 9:30 مردانه و از ساعت 9:30 الی 5 بعدازظهر بصورت زنانه دایر بود و از ساعت 10:30 شب دوباره مورد استفاده مردان قرار میگرفت. با گذشت چند سال از عمر حمام ساختمان آنجا را تخریب کردند در سال 1369 به همت اهالی و جهاد سازندگی بنای گرمابه جدیدی در 2 قسمت مجزا بصورت مردانه و زنانه احداث گردید و در حال حاضر مورد استفاده عموم قرار دارد .

از اماکن عمومی دیگر قهوه خانه قدیمی مربوط  به خاندان سلیمانی ها بود و در حال حاضر نیز فعالیت دارد . این قهوه خانه تنها مکانی بود که مردان و ریش سفیدان در اوقات فراغت برای صرف چای و گفتگو در امور روزمره و کشاورزی و دامداری به آنجا میرفتند و خرید و فروش ارزاق ‘دام و املاک در آنجا انجام میگرفت. در حقیقت محل کسب اطلاعات وشنیدن وقایع و هم مرکزی بوده برای غریبه ها و کسانی که از روستاهای اطراف برای خرید و فروش دام و فراورده های دامی و زراعی در آنجا اتراق میکردند.در جنب این قهوه خانه تنها میدان بزرگ ده و چشمه در ضلع جنوب شرقی آن قرار دارد. در قدیم در گوشه و کنار میدان چشمه باشی عصر ها جوان ها بعد از پایان کار روزانه با دوست و رفیق خود در اوقات بیکاری جمع میشدند و وقت خود را با صحبت و گفتگو سپری میکردند. آنهایی که ازدواج نکرده بودند سر چشمه دختران مورد علاقه خود را که با کوزه و ظروف دیگر جهت آب بردن به منازل خود می آمدند دیده و به عنوان همسر آینده خود انتخاب میکردند.

از اماکن دیگر یک باب دکان سلمانی در ضلع شمال شرق میدان متعلق به مرحوم اوستا جعفر و فرزند مرحومش محمد قلی تراشی بود.در قدیم کار سلمانی تنها به آرایشگری ختم نمیشد بلکه دندان کشیدن – ختنه کردن پسران و دعوت مردان  برای مجلس ختم یا عروسی به عهده شخص سلمانی بود. به این صورت اسامی کسانی را که صاحب مجلس ختم یا عروسی میخواست دعوت کند بعلت نداشتن سواد ‘زبانی به او میگفتند و او نیز به یکایک خانه های افراد مورد نظر مراجعه کرده و دعوت را انجام میداد. دعوت زنان نیز توسط یک نفر بانو انجام میگرفت .

 


سایتها و وبلاگهای روستای میاب شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی



منبع این مقاله : روستاهای ایران


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:8 صبح

آیا این شباهت اتفاقی است؟!

حرمله های امروزی ، آینه حرمله آن زمان ...با همان وحشی گری ، خشونت ، درنده خویی ، کینه و نفرت ...

 
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:5 صبح

 


روایت شنیدنی حاج قاسم سلیمانی

مهدی مشکینی نویسنده وبلاگ سرزمین شلمچه نوشت: مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، میزبان حضور سرزده سردار حاج قاسم سلیمانی بود. حاج قاسم طبق معمول سرپا ایستاد و سخنرانی کرد. در ابتدای اظهارات کاملاً استراتژیک خود، از ایدئولوژی با عنوان هژمونی برتر در مقابل قدرت‌های نظامی و اقتصادی یاد کرد و گفت که جنگ33 روزه، مصداق غلبه ایدئولوژی بر تکنولوژی بود.

حاج قاسم در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش را گرفت.

«نوجوان 17 ساله که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمی دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سر از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید نترس، درد ندارد ... را هم بریدند، درد نداشت.»
خلاصه
1392/10/15 17   0  

 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: شنبه 93/9/15::: ساعت 3:3 صبح

- عمومی

بسیار بسیار بسیار زیباست حتما مطالعه فرمایید!

انتشار دست نوشته‌ای از شهید احمدی روشن به مناسب دومین سالگر شهادتش

بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انت کما احب واجعلنی کما تحب
الهی هب لی کمال انقطاع الیک

سلام و درود خداوند بر ارواح پاک محمد و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیه‌الله(عج)؛ شهادت می‌دهم که خداوند یگانه است و محمد خاتم رسولان و برترین بنده خداست و علی مرتضی برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک". درب شهادت بسته شد.

خداوندا دو چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذره‌ای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت می‌کنند. در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسان‌ها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقل‌ها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعه‌ی اثنی عشری آفریدی، و ای کاش در میان این شیعه‌ها مرا از ذریه‌ی زهرا خلق می‌کردی و در میان آن‌ها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید می‌بودند. خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را به‌جا آوردم؟

و شاید «علی جان»!

به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند

خدایا!

بهشت را بهشته‌ام/ بهشت من علی بود

خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال می‌دانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمی‌توان به هیچ‌کس گفت؛‌ خدایا جان آن امام زمان را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟!

...چه گویم که در کوچه آقا امام حسن علیه‌السلام چه دید؟! چه گویم که علی علیه‌السلام 25 سال چه کرد؟ چه گویم که نطفه‌ی حکمیت در چه روزی بسته شد؟‌

چه گویم که فرق علی را در دوشنبه‌ی منحوس شکافتند یا در 21 رمضان 40 (هـ .ق)؟ چه گویم که در چه روزی جگر پاره پاره بر تشت ریخت؟ چه گویم در چه روزی سری را به نیزه کردند؟ چه گویم که در چه روزی پایی را از زیر ناقه با زنجیر بستند؟ چه گویم که چه روزی بود که باقر علیه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گویم که چه روزی صادق علیه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گویم که چه روزی بود که مردی در زندان دعای موت را زمزمه می‌کرد؟ چه گویم که چه روزی بود آن روز که مردی به یاد جدش خود را بر روی خاک‌ها غلتاند و می‌گفت "یا جداه"؟ چه گویم که چه روزی بود که مردی جگرش می‌سوخت و فریاد می‌زد ولی آکلة الاکبادی حرف می‌زد که صدایش را نشنوند؟ چه گویم شمس دهم چگونه سرخ فام غروب غریبانه کرد؟ چه گویم که مردی با 18 [29] سال سن مثل مادر قد خمیده‌اش در خون غوطه خورد؟ و چه گویم درباره‌ی مردی که در سرداب مقدس از گناهان شیعه به خدا استغفار می‌کرد؟

هرکس به طریقی دل او می‌شکند/ بیگانه جدا دوست جدا می‌شکند

بیگانه اگر می‌شکند باکی نیست/ از دوست بپرسید چرا می‌شکند

در طول کل تاریخ بشریت شاید فقط چندسالی دنیا به خود حکومتی الهی دیده باشد و آن پس از حکومت و پادشاهی سلیمان و داوود، ده سال حکومت حضرت رسول در مدینه و 5 سال حکومت حضرت امیر علیه‌السلام و چند ماه حکومت امام مجتبی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر تاریخ در طول 1400 سال طلوع اسلام حکومتی با پایه و اساس الهی به خود ندیده است. تا اینکه انقلاب ما به وقوع پیوست. در حدود نیم میلیون شهید خون خود را ارزانی این نهال کردند تا پابرجا بماند و بعد آن‌را به نسل انقلاب که تقریباً پس از سال 57-58 به دنیا آمدند سپردند و حال آن زمانی رسیده که این نسل از انقلاب برگشته است. روگردانده چرا؟!

بسیاری نامردها چهره در نقاب تزویر پوشانده‌اند و خود را خیرخواه مردم می‌دانند. نمی‌گذارند که چشم مردم حقیقت را ببیند.

به گفته‌ی شهید چمران: "وقتی کوس جنگ به صدا درآید شناختن مرد از نامرد آسان می‌شود". اینان همان‌هایی هستند که وقتی بوی خون به مشام‌شان رسید در هفت سوراخ خزیدند و شانه خالی کردند و حال آمده‌اند و داعیه‌ی انقلاب را دارند، کجا بودید وقتی بچه‌های ما در خون وضو می‌ساختند آیا کور بودید و ندیدید؟

حال به گورستان بروید و ببینید تاریخ بشریت تا به حال مانند این همه جوان ما دیده است که غالباً با سنی حدود 18-22 سال خود را در کام مرگ انداختند، حال مجالس که برای شهدا برگزار می‌شود خالی است. به خدا که همه‌ی این‌ها جواب دارد. چرا نمی‌دانید که بزرگ‌ترین نعمت را خدا به ما داده است که در حکومتی الهی زندگی می‌کنیم به رهبری ولایت فقیه. گوشتان را باز کنید و بشنوید سخن،‌ سخن‌گوی آمریکایی که گفت:‌ "اگر ما جایگاهی به‌عنوان ولی فقیه را بر زورق تردید بنشانیم بزرگ‌ترین بار را از دوش خود برداشته‌ایم" آیا حالا اگر کسی با این اصل مخالفت دارد جیره خور امریکا نیست؟

از طرفی با عمال داخلی ما را تحت فشار قرار داده‌اند از طرفی با محاصره‌های اقتصادی گلوی ما را می‌فشارند و با این دو اصل مردم را در مضیقه قرار داده‌اند تا از انقلاب روگردان شوند.

و ای‌کاش مردم می‌توانستند بدانند که چه کسی خیرخواه آنان است، چپی‌ها داعیه‌ی اصلاح‌طلبی دارند، راستی‌ها نیز داعیه‌ی صاحب انقلابی را دارند و به امیرالمؤمنین قسم که هیچ کدام خیرخواه مردم و انقلاب نیستند و همه به منافع خود می‌اندیشند.

امام خمینی‌(ره) فرمودند: "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به انقلاب آسیبی نرسد" و حال من تصمیم گرفته‌ام در آخرت و پل صراط با کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند روبرگردانم.

اما کار مهم و سختی که بر دوش ما نهاده شده این است که با این تحریفات مبارزه کنیم و کار ما شاید به مراتب مهم‌تر از کار شهداست که اگر انقلاب از این وهله خارج شود ما هم پاسدار انقلاب بوده‌ایم و هم پاسدار خون شهدا و شاید اجر و ثواب ما بیشتر از آن‌ها باشد. و این ممکن نیست غیر از این‌که به طور کامل پشتیبان ولی فقیه باشیم که فرموده‌ی حضرت صاحب‌الزمان می‌باشد. و این استدلال [را] به قول حضرت امام‌(ره) بعضی‌ها نمی‌دانند و اگر دانسته باشند و با ولی‌ فقیه مخالفت کنند مرتد هستند، حال می‌فهمیم چرا امام زمان ظهور نمی‌کنند. چون واقعاً که دین چیزی جز بر روی زبان‌ها نیست و یقیناً در قلوب و دل‌ها نیست. حال اگر مهدی(عج) ظهور کند مردم باز هم یادشان می‌رود و حال بیا و بگو مردم این مهدی است که 1400 سال ضجه زدید که بیا بیا...

خدایا ما را در امتحانی سخت‌تر از این قرار مده، ‌بسیار دعا کرده‌ام که ای کاش جزء‌آن 3 تن بودم [که] با علی‌علیه‌السلام ماندند ولی کمتر دعا کرده‌ام که ای‌کاش در آن زمانه می‌زیستم چون با خواندن تاریخ [و] کمی تعقل دریافتم که ما مرد امتحان نیستیم.
خلاصه

 
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


میاب دان بیر سس

ابوالفضل روزی طلب
اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.
 

حضور و غیاب

 

اشتراک