آیت الله شیخ علی مرندی در سال 1287 ش. (1326 ق.) در شهرستان مرند به دنیا آمد و مقدمات علوم را در همان شهر به پایان برد. وی در سال 1314 برای فراگیری سطوح بالای علمی راهی نجف اشرف گردید و در محضر استادان علمی زمان همچون: شیخ الشریعه اصفهانی، اخوند ملامحمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی به درجه رفیع اجتهاد دست یافت. آیت الله مرندی پس از سالیانی حضور در نجف خود یکی از مردان علمی و فقهی آن حوزه گردید و جمعی از فضلا و فرهیختگان در حلقه درس او حاضر می شدند. او فردی پرهیزگار، عابد، متین، خوش اخلاق، متواضع، خوش قلب و پاک نفس بود و به مظاهر فرینده زندگی دلبستگی نداشت. وی در طول حیات پر بار علمی خویش آثار متعدد با ارزشی تالیف کرد که شرح تبصره المتعلمین علامه حلی در 11 جلد، هدایت المؤمنین، حاشیه بر مکاسب و متقریرات درس شیخ الشریعه اصفهانی از آن جمله اند. این فقیه جلیل در مرند از شان و اعتبار و احترام فوق العاده ای برخوردار بود و برخی از مردم خطه آذربایجان در مسائل علمی به ایشان مراجعه می نمودند. ایشان سرانجام در 4 فررودین 1339 ش برابر با 14 جمادی الثانی 1379 ق. در 53 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و در قبرستان وادی السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد. با تشکر از یاشیل وطن مرند
به گزارش پایگاه خبری پیام مرند به نقل از خبرگزاری فارس، علی پورعلی متخلص به «مجاهد» از شاعران آیینی کشور به تازگی شعری فارسی-آذری درباره داعش سروده است که متن آن در ادامه میآید:
یا حسین عشقت شرر بر جسم و جان انداخته / آتش جوّاله بر روح و روان انداخته
غلغل عشق تو در سوریه، لبنان و عراق / لرزه بر اندام داعش بیامان انداخته
خورده سیلی، از ابوالفضل علمدار حسین / کفر وهابی وزآن وحشت به جان انداخته
چون شکستی خورده در سوریه از بنتالحسین / هولِ وحشت، بر دلِ کفر زمان انداخته
****
ای صدق و صفا ائیله عزا بزمی قوران لَرْ
اَل سینه دَه، مجلس دَه، ایاق اوسده دوران لَرْ
قارا گِئنَن، نوحه دیین سینه ویران لَرْ
وهابینی بو بزم عزا خار اِئلیُبْدی
بو عشق حسین، امتی بیدار اِئلیُبْدی
داعش کی جبین پینهدی، اربابی کلابی
تأمین ائلیور اسلحه سین پیر وهابی
هر گون نچه بیر رَنگَه دوشور نقش نِقابی
باش کسمک اِئله ارثیدی داعش لَرَ نسلی
چون شمر عُمَر سعدهَ چاتور داعشین اصلی
غافیلدی جهالت ده دی اسلامَ اَییلمَزْ
شیطان گوزونَ توپراق آتوپدو گینَه سیلمَز
ثانی دن اونا ارثی دی، ذلت هَلَه بیلمز
نابودی دی ذلت دَه اُو پیر فتن اوغلی
چون سیلی وُرویبْدی اونا خیبرشکن اوغلی
انتهای پیام/