بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 199
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
اقروا القرآن ما ائتلف علیه قلوبکم و لانت علیه جلودکم فاذا اختلفتم فلستم تقرأونه
مادامی که در تلاوت قرآن، قلوب شما نرم میشود و در خود احساس خضوع میکنید، قرآن بخوانید، در غیر اینصورت حق تلاوت را اداء نکرده اید
(مستدرک الوسائل / جلد1)
یکی از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ به نام مفضّل بن عمر می گوید:
«خدمت امام صادق ـ علیه السلام ـ بودم، موضوع اعمال مطرح شد،
من گفتم: عملم اندک و ضعیف است
امام فرمود: خاموش باش و از خدا آمرزش بخواه!
سپس فرمود: عمل اندک همراه با تقوا بهتر از عمل بسیاری است که خالی ازتقوا باشد.
پرسیدم: چگونه؟
فرمود: آری! همانند مردی که به دیگران غذا می دهد، با همسایگانش مدارا می کند، درِ خانه اش به روی دیگران باز است ولی (با همه این اعمال) چون در کار حرام به رویش باز شود، بدان درآید.این عمل (زیاد) بدون تقواست.
اما مرد دیگری هیچ یک از اعمال یاد شده را انجام نمی دهد ولی اگر در برابر حرامی قرار بگیرد، آن را مرتکب نمی شود. (این هم عملِ کمِ باتقوا!)»
امام متقیان،علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:
«لا یَقِلُّ عَمَلٌ معَ التَّقوی و کیَفَ یَقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ»
هیچ عملی همراه با تقوا، اندک نیست، چگونه چیزی که قبول می شود، کم شمرده شود؟
خوش به حال کسایی که وقتی در برابر حرامی قرار میگیرن از انجامش پرهیز میکنن و اعمال «به ظاهر اندک» خودشون رو در زمره اعمال پذیرفته شده و مقبول ثبت و ضبط میکنن
خدایا ما را در زمره متقین و پرهیزکاران قرار بده
بندگان خدا از دو ویژگی خاص برخوردارند
1-شیطان بر آنان مسلط نمی شود
إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ
(سوره مبارکه اسراء آیه 65)
امّا(بدان)تو هرگز سلطه اى بربندگان من،نخواهى یافت (وآنها به دام تو گرفتار نمى شوند)!
2- هیچگاه از رحمت خدا مأیوس و ناامید نمی شوند.
قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
(سوره مبارکه زمر آیه 53)
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمی?ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همی?کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله می?رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمی?ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همی?کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله می?رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
امیرمؤمنان على(علیه السلام)، در توصیف و تعریف قرآن چنین مىگوید: «قرآن آن نور مطلق است که غروب و افول بر آن راه ندارد، چراغ روشنى است که به خموشى نمىگراید، آن دریاى ژرف و پهناورى است که عمق آن پیدا نیست، آن راه راست و مستقیمى است که رهروانش را گمراه نمىسازد، پرتو تابانى است که ظلمت و تاریکى به آن راه ندارد، فیصل دهندهاى است که دلایل آن سست نخواهد بود، بیان واضح و روشنگرى است که اصول و دلایل آن خلل ناپذیر، داروى شفابخشى است که با داشتن آن از امراض و بیمارى ها ترسى نیست، مایه عزت و سربلندى است که یاران آن خوار و مغلوب نخواهند گردید، و حقیقتى است که طرفدارانش بىیار و یاور نخواهند بود.
قرآن گنجینه ایمان و مرکز آن است، دریاى علوم و سرچشمه دانش، گلستان و بوستان عدالت و دادگسترى است.
قرآن اساس و زیربناى اسلام و وادى هاى حق و دشتهاى پهناور آن است، قرآن دریایى است که آبکشان نتوانند آب آن را تمام کنند و چشمهاى است که آبش تیره و آلوده نخواهد بود و آبشخوارش در اثر ترکم و کثرت واردین تنگ نخواهد گردید منزلى است که راههاى آن صاف و هموار و مسافرینش هرگز گمراه نخواهند شد.
قرآن نشانه ها و علائم روشنى است که عابرین از آن غفلت نورزند و تلهاى بلندى است که قصد کنندگانش نتوانند از آن بگذرند.
قرآن کتابى است که خداوند آن را سیراب کننده تشنگان علم و بهار دلهاى فقها و دانشمندان و آخرین مقصد نیکان و صالحان قرار داده است.
قرآن دوایى است که با بودن آن دردى نیست، نور و روشنایىاى است که هرگز به ظلمت و تاریکى نگراید، ریسمانى است که دستگیره آن، محکم و ناگسستنى و پناهگاه محکم و بلندى است که دست یغما و چپاول به آن راه ندارد، براى دوستدارانش عزت و بر واردینش ایمنى بخش است و براى پیروانش وسیله هدایت و رستگارى و براى تمسک کنندگانش وسیله عذر خواهى است. قرآن دلیل محکم و استوارى است براى استدلال کنندگان، گواه حق و زندهاى است براى کسى که در خصومتها به آن استشهاد کند و وسیله پیروزى است براى اجتماع کنندگانش، حاملانش را به سوى سعادت مىبرد و عاملانش را به مقام عالى و بلندى، پرواز و اوج دهد.
قرآن علائم و راهنمایى هایى است براى متفکرین، سپرى است براى طالبان سلاح، علم و دانشى است براى کسى که آن را در مغز خود جاى دهد و حدیث درستى است براى کسى که آن را نقل کند، قضاوت حق و عادلانهاى است براى کسى که در میان مردم با آن، حکومت و قضاوت نماید.»
نهج البلاغه، خطبه 198.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک