سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 826541

  بازدید امروز : 7

  بازدید دیروز : 199

میاب دان بیر سس

 
آن که مصیبتهاى خرد را بزرگ داند ، خدا او را به مصیبتهاى بزرگ مبتلا گرداند . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 1:7 صبح

  • صدرا نوری

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی عالمی سنی به علامه امینی که داشت از منبر به زیر می آمد گفت شما شیعه ها به علی غلو میکنید و او را ید الله میگویید بلا فاصله علامه امینی گفت اگر عمر گفته باشد قبول می کنی ؟

 او گفت سخن عمر برای ما حجت است علامه سریع یکی از کتب اهل سنت را خواست و صفحه ای را به او نشان داد که این حدیث در آن صفحه بود :

روزی مردی به طواف کعبه اشتغال داشت در همان جا به زن نامحرمی نگاه نامشروعی کرد ، حضرت علی علیه السلام او را در این حال دید و با دست ضربه ای به او زد و او را مجازات کرد او هم به عنوان شکایت نزد عمر رفت و داستان را گفت .


عمر گفت : قد رای عین الله ، و ضرب ید الله


 بدین صورت آن عالم سنی مبهوت شد : فبهت الذی کفر


 النهایه ابن اثیر عبدالرزاق ج 10 ص 410 و کنز العمال ج 5 ص 462

  • صدرا نوری

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقت پیش یک فایل تصویری دیدم از مجری شبکه کلمه وهابی در مورد این که در کجا آمده که در قبر از ولایت امیرالمومنین سوال می شود و با مدیریت خودشان افرادی کاملا بی سواد به این سوال پاسخ می دادند ای کاش برای پاسخشان از آیت الله قزوینی دعوت می کردن بیایند و به این سوال پاسخ دهند اما بنده برای این که این حماقت را پاسخ دهم مطلبی در این ضمن ارائه می کنم و اگر دوست داشتید آن را نشر دهید

مشروح مطالب

  • صدرا نوری

مدارک ترور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

رسول خدا خدمت به همسرانش فرمودند در حال خواب کسی به دهان من دارو نریزد اما بیدار شد و دید دارو به دهان مبارکشان ریخته اند.فرمود همه شما ها باید از یان دارو بخورید و احدی دارو نخورد و برای افکار عمومی این معما تا کنون باقی مانده است

صحیح بخاری ج 8 ص 40 ، صحیح مسلم کتاب السلام و طبقات ابن سعد ج 2 ص 190، کنزل العمال ج 10 ص 573 ، امتاع الاسماع مقریزی ج 2 ص 125، البدایه و النهایه ج 6 ص 317 و تاریخ طبری فصل مربوط به رحلت رسول خدا(ص)
  • صدرا نوری

بسم الله الرحمن الرحیم

مراد ما از زبان قرآن و مردمی بودن آن سخن گفتن به فرهنگ مشترک مردم است.انسانها گرچه در لغت و ادبیات از یکدیگر بیگانه اند و در فرهنگهای قومی و اقلیمی نیز با هم اشتراکی ندارند اما در فرهنگ انسانی که همان فرهنگ فطرت پایدار و تغییر ناپذیر است با هم مشترکند و قرآن کریم با همین فرهنگ با انسانها سخن می گوید،مخاطب آن فطرت انسانهاست و رسالت ان شکوفا کردن فطرتهاست و از این رو زبانش برای همگان آشنا و فهمش میسور عموم بشر است.جهانی بودن زبان قرآن کریم و اشتراک فرهنگ آن ، در چهره اجتماع دلپذیر سلمان فارسی ، صهیب رومی ، بلال حبشی ، اویس قرنی و عمار و ابوذر حجازی در ساحت قدس پیامبر جهانی حضرت محمد بن عبد الله که شعار (ارسلت الی الابیض و الاسود و الاحمر) او شهره آفاق شد،متجلی است، زیرا در پیشگاه وحی و رسالت که ظهور تام وحدت خدای سبحان است کثرت صورت محکوم وحدت سیرت است و تعدد زبان ، نژاد ، اقلیم ، عادات و آداب و دیگر عوامل گوناگون بیرونی مقهور اتحاد فطرت درونی است.

  • صدرا نوری

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ هجری هر کسی از نخستین لحظه ی سیر درونی او آغاز می شود و به هر اندازه که این راه را ادامه دهدعمر او امتداد می یابد.چنین نیست که با چرخش زمین به دور خورشیدسن انسان بالا رود و ادمی کامل شود،عمر هر کس محصول هجرت اوست

آیت الله جوادی آملی

 


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:57 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

مرد سحر باش که
صمت وجوع وسحر وخلوت وذکر به دوام
ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
ودست از دامن دوست برندار.
به والله وبه بالله وبه تالله
به حق آیه نصر من الله
که مو از دامنت دست برندارم
اگر کشته شوم الحکم لله
اگر در شب نگرفتی در روز بگیر واگر روز را به رایگان از دست دادی شب را دریاب این راه ورسم گدایی را خود
جناب دوست به ما یاد داد که فرمود: "وهو الذی جعل الیل والنهار خلقة لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا .الفرقان
64"سرش این است که جواد است وجود ،گدا می خواهد .
بانگ می آید که ای طالب بیا
جود محتاج گدایان چون گدا...
وچون جناب معشوق فرماید "واما السایل فلا تنهر .والضحی-11"خود با سایل چگونه بود ؟عارف رومی نظما ونثرا
چه خوش گفت ؟نظمش آن بود ونثرش این :"چنان که گدا عاشق کریم است کریم هم عاشق گدا است اگر
گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید واگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید ،اما صبر کمال گداست ونقص
کریم

تازیانه سلوک. 11-12


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:55 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مردی به آفتاب یمنی اویس قرنی گفت:مرا اندرزی کن .آنجناب گفت "فر الی الله " این کلام را از کتاب الله اقتباس کرد که نوح نبی –علیه السلام- به مردم گفت "ففرو الی الله" آری سخن از قرآن باید آموخت ودهن از فرقان باید گرفت .یک نفساز نفس ایمن مباش که دشمنی سخت رهزن ورهزنی سخت دشمن است . همواره در کمین است واقتضای طبیعتش این است .از شهوت و از شهرت بپرهیز واز معاشر نا جنس بخصوص از نفس بگریز که:

نخست موعظه پیر می فروش این است       که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

دائما طاهر باش وبه حال خویش ناظر باشوعیوب دیگران را ساتر باش .با همه مهربان باش واز همه گریزان باش .یعنی با همه باش وبی همه باش .خداشناس باش در هر لباس باشد .قرآن صورت کتیبه انسان کامل – اعنی حقیقت محمدیه صلی الله و علیه وآله وسلم-است ببین تا چه اندازه ای بدان قرب داری رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم- فرمود:"ان هذا القرآن مأدبة الله"بنگر بهره ات ازاین مأدبه تا جه حد است .

تازیانه سلوک ص112-113


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:53 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

     دستور العمل انسان قرآن است که "ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم "...مراقبت را حفظ بفرمایید یعنی در همه حال مواظب خود بوده باشید که در نزد حقیقت همه موجودات به سر می برید .می دانید که همنشینی موثر است .مصاحبت اثر دارد نفس آدمی خوپذیر است .کسانی که در مصاحبت با ملکوت عالم به سر می برند کم کم ملکوتی می شوند آن سعادتمندی که چنین مصاحبت را براستی در نهانخانه سر وذات خود با"الله نور السموات والارض" بدست آورده است مترنم به این ترانه است :

گر بشکافند سراپای من                        جز او نیابند در اعضای من

این چنین کسی پیوسته در ذکر وفکر وعشق وشوق وسوزوگداز وراز ونیاز است  وبقول خواجه حافظ:

مرا مگوی که خاموش باش ودم درکش          که مرغ را نتوان گفتن در چمن خاموش

چنین کسی را هیچ کاری از حضور باز نمی دارد "رجال لا تلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکر الله "از امام صادق علیه السلام روایت است که :"العارف شخصه مع الخلق وقلبه مع الله تعالی"

تازیانه سلوک ص26-27


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:49 صبح

 


به نام حضرت دوست

مهمترین و بزرگترین مانعی که بر سر راه انسان سالک قرار دارد، تعلّق به دنیاست، تا دل غبارروبی نشود و مانع برطرف نگردد، خورشید کمال نمی‌تابد و وصل نمی‌درخشد.
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که هم «أمیرالمؤمنین»، هم «أمیرُ الأتقیاء»، هم «أمیرالعُرفاء»، هم «أمیرالحُکماء» و هم «أمیرالمتخلّقین» است، بعضی از وظایف را گاهی بازگو می‌کرد ولی بعضی از تکالیف را مکرّر گوشزد می‌فرمود. قرآن هم‌بعضی از مناقب و فضایل را به صورت گذرا ذکر می‌کند، ولی بعضی از امور را مکرّر یادآوری می‌کند. آنچه را که قرآن به طور مکرّر یادآوری می‌کند پرهیز از‌دنیاست؛ زیرا ما هر چه فریب و نیرنگ بوده از دنیا خورده‌ایم و هر خطری که‌دامنگیرمان شده از تعلّق به دنیا بوده است. هر کس آبروی خود را از دست داده، بر اثر دنیازدگی و هر کس آبرویی به دست آورده بر اثر نجات از فر یب دنیا بوده است.
چون خدای سبحان خطر دنیا را مکرّر بازگو کرده و در قرآن کریم، بسیاری از آیات، ما را از دنیا طلبی پرهیز می‌دهد، باعث شده که در سخنان علی (علیه السّلام) از دنیا زیاد سخن به میان اید.                                                                                                             
هر چه که ما را از خدا دور و به غیر حق مشغول کند دنیاست. بعضی به مال،‌مشغولند و دنیای آنها مالشان است و بعضی به علم، و دنیای آنها‌علم‌آنهاست. تکاثر، در ارتباط با مال باشد یا علم، دنیاست. کسی که‌درس‌می‌خواند تا علم زیادی فراهم کند برای این که بگوید من اعلم از دیگران هستم، مانند کسی است که تلاش و کوشش می‌کند تا مالی فراهم کند‌برای‌این که بگوید من سرمایه‌دارترم: ?هُم أحسنُ أثاثاً ورِِءْیا?(1)، ?أَنْ تکونَ أُمةٌ هی أربی من أمّةٍ?(2)، ?أنَا أکثر منک مالا‌ وأعَزّ نفراً?(3). گاهی انسان رنج‌عبادتهای زیادی را تحمّل می‌کند، نه برای رضای خدا، بلکه برای این که بگوید من زاهدتر یا عابدترم که این هم دنیاست. انسان سالک باید از تکاثرِ دنیا‌بپرهیزد و به کوثر آخرت دل ببندد تا مانع بزرگ سیر و سلوک الی الله از سر راه او برداشته شود

 


1 ـ سوره مریم، آیه 74.
2 ـ سوره نحل، آیه 92.
3 ـ سوره کهف، آیه 34.

«برگرفته از کتاب مراحل اخلاق در قران تالیف ایت الله جوادی املی»


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:46 صبح

به نام حضرت دوست

یاد خدا (ذکر) با تفکر عمیق علمی، که آن هم ذکر خداست، کاملا ً هماهنگ است و هر کدام دیگری را تأیید و از دیگری استمداد می‌کند، یعنی یاد خدا سبب تقویت بُنْیه علمی می‌شود و هوش را شکوفا می‌کند و مذاکره علمی روح را به یاد خدا مترنّم و متذکّر می‌سازد. گرچه مولوی ذکر را به مثابه خورشید قرار داده که فکر پژمرده و افسرده را به اهتزاز و جنبش در می‌آورد:

«این قدر گفتیم باقی فکر کن

 فکر اگر جامد بود رو ذکر کن

ذکر آرد فکر را در اهتزاز

 ذکر را خورشید این افسرده ساز»

«حکمت عبادات، ص 318 تالیف ایت الله جوادی املی»


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 12:43 صبح

ماخذ: ادب فنای مقربان جلد 4 تالیف ایت الله جوادی آملی

+ نوشته شده در  89/07/25ساعت   توسط قافله نور 

به نام حضرت دوست

رها کردن دنیا یگانه شرط جهاد و تنها بهای بهشت است. یعنی بدون فروش‌دنیا، مبارزه، صبغه الهی نداشته و به پیروزی حق نمی رسد چنانکه بدون ترک دنیا ورود به بهشت میسر نخواهد بود. حضرت علی (علیه السلام) که هم واجد‌شرایط جهاد بود و هم صالح برای رفتن به بهشت، می‌فرماید: «طلاق الدنیا مهر الجنة»

Your image is loading...


 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 93/9/24::: ساعت 7:53 عصر

 

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):

ویل لمن لاکها بین لحییه و لم یتدبرها

وای به حال کسی که آیات الهی را بر زبان آورد ولی در آنها تدبر نکند

(مجمع البیان/ جلد2)

[ 1390/8/28 ] [ 2:41 ‎ب.ظ ] [ ] [ نظرات (0) ]

http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61588702074234374418.gif


پس از طرح و بررسی آیات تدبر، نوبت به تبیین روایات مربوط به آن می­رسد.

روایت نخست: قال أمیر المؤمنین علیه السلام: ألا لا خیر فی قراءة لیس فیها تدبر[5]

یکی از چیزهائی که در خصوص روایات مربوط به قرآن ممکن است به ذهن خطور کند این است که چرا در خصوص قرائت قرآن کریم سفارش­های زیادی شده است، اما در خصوص تدبر در قرآن، روایات انگشت­شمار است؟

حدیث بالا پاسخ این پرسش است و همه روایات و احادیث قرائت قرآن را به تدبر مقید می­کند. بنابراین تدبر وصف لازم قرائت ثمربخش قرآن کریم است و قرائت سودمند بدون تدبر محقق نمی­شود.

روایت دوم: عن أَبی عبد اللَّه علیه السلام أَنه کان من دعائه إذا أخذ مصحف القرآن و الجامع قبل أن یقرأ القرآن و قبل أن ینشره یقول حین یأخذه بیمینه بسم الله ... اللهم ... لا تجعل قرائتی قراءة ‌لا تدبر فیها بل اجعلنی أتدبر آیاته و أحکامه آخذا بشرائع دینک ... .[6]

این روایت نشان می­دهد که تدبر، سیره عملی معصومان (علیهم السلام) بوده و همواره پیش از قرائت قرآن از خدای متعالی می­خواسته­اند که مبادا  قرآن را بدون تدبر قرائت کنند.

روایت سوم: و أوصى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معاذ بن جبل فقال له أوصیک باتقاء الله و…تدبر القرآن[7]

طبق این روایت، تدبر در قرآن از وصایای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است همراه شدن تدبر و تقوا در سفارشات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر اهمیت آن در دیدگاه ایشان است.

با استفاده از آیات و روایات تدبر می‌توان موارد زیر را در اهمیت تدبر برشمرد:

  • تدبر یکی از اهداف از انزال قرآن (...أنزلناه...لیدبروا آیاته[8])
  • تدبر زمینه ساز تذکر خردمندان (...لیتذکر أولوا الألباب[9])
  • · تدبر راه کشف هماهنگی و حل تعارضات قرآنی و اثبات کلام الله بودن قرآن (و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا[10])
  • تدبر از عوامل ایمان به قرآن؛ و تدبر نکردن از علل بی­ایمانی به قرآن کریم (أفلم یدبروا القول أم جاءهم ما لم یأت آبائهم الأولین[11]، أفلا یتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها[12])
  • تدبر وظیفه‌ای همگانی و جهانی (لیدبروا[13]- أفلا یتدبرون[14]- أفلم یدبروا[15])
  • تدبر عامل ثمربخشی به قرائت قرآن (لا خیر فی قراءه لیس فیها تدبر[16]- اللهم … لا تجعل قراءتی قراءة لا تدبر فیها[17])

نتیجه گیری از آیات و روایات تدبر:

نتیجه ای که از آیات و روایات ذکر شده بدست می آید این است که تدبر هم واجب است و ضروری و هم در میان واجبات اولویت و اهمیت دارد.از روایات که فهمیدیم تمام توصیه های به قرائت قرآن در واقع توصیه به قرائت متدبرانه است و از آیه «کتاب أنزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب»[18] می توان فهمید که تدبر هدف نزول است لذا اهمیت دارد. اما از همین آیه بدست می آید که مقدمه تذکر است لذا بر تذکر اولویت دارد و ضرورتش از آنجا بدست می آید که خداوند انسانها در 3 آیه دیگر[19] مؤاخذه کرده است ؛ اگر مؤاخذه نمی کرد واجب بودنش را نمی فهمیدم ، ولی حالا که مؤاخذه کرده است معلوم       می شود واجب بوده که مؤاخذه کرده است.[20]

 

[5]. اصول کافی، ج1، ص36. ترجمه: امیر مومنان (علیه السلام) فرمود: آگاه باشید، فایده‌ای در قرائت بدون تدبر نیست.

[6]. مستدرک‏الوسائل، ج4 ، ص372. ترجمه: از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است، هنگامی که قرآن را به دست می‌گرفتند، پیش از خواندن و باز کردن آن در حالی که قرآن را در دست راست می‌گرفتند، چنین دعا می‌کردند: به نام خدا ... خدایا... قرائت مرا قرائتی که تدبر در آن نیست قرار مده، بلکه مرا آن‌گونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبر کنم، در حالی که قوانین دین تو را اخذ می‌کنم.

[7]. إرشادالقلوب، ج1 ، ص73.  ترجمه: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به معاذ بن جبل وصیت کرد و فرمود تو را وصیت می‌کنم به تقوای الهی و ... تدبر در قرآن.

[8]. سوره ص، آیه 29.

[9]. همان.

[10]. سوره نساء، آیه 82.

[11]. سوره مؤمنون، آیه 68. ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌‌کنند یا آنکه کتاب و رسول تنها بر ایشان آمده و بر پدرانشان نیامده است؟

[12]. سوره محمد، آیه 24. ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند یا بر دلهاشان قفلها زده‌اند؟

[13]. سوره ص، آیه 29.

[14]. سوره نساء، آیه 82؛ سوره محمد، آیه 24.

[15]. سوره مؤمنون، آیه 68.

[16]. اصول کافی، ج1، ص36.

[17]. مستدرک‏الوسائل، ج4 ، ص372.

[18].سوره مبارکه ص ،آیه29

[19]. سوره مؤمنون آیه 68 ، سوره نساء آیه 82 ، سوره محمد، آیه24

[20]. حجت الاسلام و المسلمین الهی زاده ، پائیز 86

 http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61588702074234374418.gif

[ 1390/8/16 ] [ 8:30 ‎ب.ظ ] [ ] [ نظرات (0) ]

http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61588702074234374418.gif

در قرآن کریم 4 آیه داریم که موضوع تدبر در قرآن اشاره کرده است در ذیل به این آیات و نکات قابل استفاده از آن می پردازیم:

آیه نخست: کتاب أنزلناه إلیک مبارک لیدبروا آیاته ولیتذکر أولوا الألباب[1]

1. تدبر در قرآن، وظیفه‌ای همگانی است.

توجه به سیاق آیه مورد بحث (یعنی آیات پیش از آن) نشان می­دهد که ضمیر «لیدبروا» به گروه خاصی برنمی­گردد و به همه انسان­ها مربوط است.

2. تدبر در قرآن، غایت انزال کتاب خداست.

این نکته از تعلق جار و مجرور «لیدبروا» به فعل «أنزلناه» استفاده می­شود، البته با توجه به اینکه لام در این عبارت، لام غایت است.

3. تدبر، زمینه­ساز تذکر خردمندان است.

این نکته از مقدم داشتن «لیدبروا» بر «لیتذکر أولوا الألباب» استفاده می­شود.

آیه دوم: أفلم یدبروا القول أم جاءهم ما لم یأت آبائهم الأولین[2]

تدبر نکردن در قرآن، یکی از عوامل شرک و بی‌ایمانی است.

توجه به محتوا و سیاق آیه نشان می­دهد که در مقام تبیین و بررسی علل و عوامل شرک و بی­ایمانی به قرآن و وحی است، یعنی اینان که کفر می­ورزند، بدین خاطر است که در قرآن تدبر نکرده­اند و گرنه کتاب آسمانی بر آباء پیشینی ایشان نازل شده بود و نمی­توانند بی­سابقه بودن نزول آیات الهی بر اجدادشان را دلیل بی­ اعتباری قرآن بدانند، بنابراین تدبر نکردن در قرآن، از عوامل شرک و بی­ایمانی بر شمرده شده است.

آیه سوم: أفلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً[3]

1. کلام غیر خدا دارای اختلاف فراوان است؛ و قرآن که کلام خداست عاری از هر گونه اختلاف است.

این نکته از قسمت دوم آیه: «و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» و با توجه به نافیه بودن ادات شرط «لو» استفاده می­شود.

2. تدبر در قرآن راه علم به هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن و در نتیجه اثبات کلام الله بودن قرآن است.

این نکته از ارتباط «أفلا یتدبرون القرآن» با قسمت دوم آیه استفاده می­شود.

کمترین ناهماهنگی که در آثار بشری هست، این است که اگر کسی بخواهد کتابی را در طول بیست و سه سال بنویسد، هیچگاه ابتدا و انتهای آن به لحاظ عمق و اتقان یکسان نخواهد بود، چون علم او در حال افزیش است و هرگاه که به انتها برسد سطح کتاب او از ابتدا بالاتر خواهد بود، گذشته از اینکه تضاد و تعارض و اختلافات آشکار نیز در آثار بشری گریزناپذیر است، چون بشر به هنگام نوشتن و سخن گفتن نمی­تواند همه جوانب کلام را ببیند و به آنها ملتزم شود و بسیار می­شود که کلام او در بخشی از گفتارش با لوازم کلام دیگرش اختلاف دارد و ...، اما اگر کسی در قرآن تدبر کند می­بیند که صدر و ذیلش به لحاظ عمق و اتقان، اختلافی ندارد، همه آیات آن، موضوعات آن و ... هماهنگ است، به نحوی که کاربرد حتی یک حرف در قرآن روی حساب است.

آیه چهارم: أفلا یتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها[4]

عدم تدبر در قرآن در کنار قفل قلب، از عوامل بی ایمانی است.

توجه به محتوا و سیاق نشان می­دهد که این آیه شریفه هم مانند آیه دوم، در مقام برشماری علل و عوامل شرک و بی­ ایمانی است.

 

[1]. سوره ص، آیه 29. ترجمه: کتابی مبارک است که بر تو نازل کردیم، تا در آیاتش تدبر کنند و صاحبان خرد متذکر حقایق آن شوند.

[2]. سوره مؤمنون، آیه 68. ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌‌کنند یا آنکه کتاب و رسول تنها بر ایشان آمده و بر پدرانشان نیامده است؟

[3]. سوره نساء، آیه 82. ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن بسیار اختلاف می‌یافتند؟

[4]. سوره محمد، آیه 24. ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند یا بر دلهاشان قفلها زده‌اند؟

http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61588702074234374418.gif


[ 1390/8/16 ] [ 8:27 ‎ب.ظ ] [ ] [ نظرات (1) ]

 
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: دوشنبه 93/9/24::: ساعت 7:49 عصر

 

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):

ویل لمن لاکها بین لحییه و لم یتدبرها

وای به حال کسی که آیات الهی را بر زبان آورد ولی در آنها تدبر نکند

(مجمع البیان/ جلد2)


 
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


میاب دان بیر سس

ابوالفضل روزی طلب
اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.
 

حضور و غیاب

 

اشتراک