بازدید امروز : 138
بازدید دیروز : 136
چگونگی احداث اولین مدرسه و تحصیل در آن
قبل از تاسیس مدرسه تحصیل و تعلیم و تربیت توسط ملای مکتب انجام می گرفت این اشخاص که همگی به رحمت ایزدی پیوسته اند از اینقرارند:
1.مرحوم ملا علی ذاکری
2.مرحوم ملا اشرف فتاحی
3.ملا محمدعلی ذاکری
4.ملا عباس ذاکری
5.ملا یوسف نوری ثانی
6.ملا اوروج اکبری
7.شیخ النقی فقیری.
غیر از یادشدگان بالا ، خانمهایی نیز بودند که به بچه ها آموزش قرآن می دادند از جمله این خانمها می توان از بانو بنی علمی، نرگس خانی یاد کرد این اشخاص ضمن کار تبلیغ ، مدرس مکتبخانه بوده اند و نقش مهمی در باسواد کردن مردم داشتند از تدریس آن بزرگان کم کم عده باسوادان زیاد گردید. محصلین و دانش آموزان آن دوره بیشتر از کتا ب قرآن،گلستان وبوستان سعدی و جامع عباسی بهره می گرفتند و از این کتابها آموزش می دیدند. مرحوم ملا محمد علی ذاکری چندین شاگرد در منزل خود داشته است از جمله می توان از مرحوم میر علی شفیعی ومرحوم حاج مهدی قلی کمالی نام برد. که به مکتب آن مرحوم رفته و خواندن و نوشتن و تلاوت قرآن را از آن بزرگوار فرا گرفته اند.مرحوم شیخ النقی که نابینا و حافظ کل قرآن بوده و مرحوم ملا اوروج نیز هر دوره شاگرد قرآن داشتند . قابل ذکر است که ملا اشرف: در تدریس قرآن و تعزیه خوانی تبحر خاصی داشته است . آنان به جای دستمزد از جهت حق التدریسی اقلامی از قبیل : لبنیات – گندم و غیره دریافت می کردند.رسم هر طلبه ای که برای آموزش یا قرائت قرآن به مکتب می رفت با خود تشکچه برای نشستن روی آن و هیزم جهت سوخت می برد.دراینجا قسمتی از نامه فرزند برومند ملا اوروج حاج آقا محمد اکبری را جهت مطالعه همشهریان درج می نمایم : « یادم هست که در سال 1337 هجری شمسی اولین ساخت مدرسه را که در محله قبرستان بنا شد اولین کلنگ را خدابیامرز مشهدی ملا اوروج اکبری با کمک خدا بیامرز معلم گرامی استاد محمد صادق مرادی به زمین زد. استاد گرامی که آن زمان حدود پنجاه سال داشت در ساخت مدرسه کار وتلاش می کرد و بنده فرزند کوچک ایشان که تا کلاس چهارم در مدرسه ای که مکان آن در خانه شخصی بود تحصیل می کردم و بعد از آن در مدرسه جدیدالتاسیس ادامه تحصیل دادم و اکثر دانش آموزان بعد از تمام کردن درس برای آموزش قرآن کریم در منزل شخصی آن مرحوم برای آموزش قرآن به خانه ما می آمدند و ایشان تدریس می کرد خدایش بیامرزد. یکی ازکارهای نیک این پدرپیر در خاک خفته تربیت نمودن اولاد صالح که لقمه حلال با کار و کوشش خود بدست آورده و توانسته همه را در صراط مستقیم هدایت کرده امرار معاش خود را با کارگری ادامه داده وبا دسترنج خودش تامین زندگی را به آخر رساند. مرحوم پدرم یادگرفتن سواد در مکتب خانه پیش استادان آن زمان همراه با یاد گرفتن قرآن بطور درست انجام داده بود و بعد از مدتی خودش برای تعزیه خوانی در روستای میاب که محل زندگی خودش بود ادامه می داد و در نقش حربن ریاحی در روز عاشورای حسینی تعزیه می خواند و قلبها را در عزای حسینی محزون می کرد و علاقه زیادی به پیامبر خدا و ولایت او 12 امام داشت و خود مقلد آیت الله بروجردی بود و از او رساله گرفته بود و به خویشاوندان احکام یاد می داد و خود به مساله اش وارد بود.در ایام بیکاری برای جوانان 15 الی 18 سال چه دختر و چه پسر آموزش قرآن را تا پایان سال یاد می داد و سال دیگر شاگردان دیگری را برای آموزش قبول می کرد در بین مردم از احترام خاصی برخوردار بود. در جامعه مرد با ایمان و صبوری بود.در شب های جمعه مردم او را به مهمانی دعوت می کردند وی با تلاوت قرآن برای رفتگان آنها طلب مغفرت می نمود همچنین در منزل خودمان یک زندگی ساده ولی پرمحتوا داشتیم برای ما نه تنها پدر بلکه برکت عظیم در زندگی ما بود ما را با قرآن آشنا و تعلیم نمود بخصوص بنده را درست تربیت کرد و راه درست زیستن را به من نشان داد خدایش بیامرزد» لازم به اشاره است مدرسه ای که در محل قبرستان میاب برای تحصیل ایجاد گردید توسط مرد دانش دوست مرحوم میرزا آقا نجف زاده در اختیار اهالی روستا قرار گرفت. ایشان فردی فرهیخته و طالب علم و یادگیری بودند و نقش بسزایی در تحصیل دختران در این روستا در آن زمان داشته اند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک