قبلن درمطلب یادداشتی ازسیدعلی پیغمبردوست درتاریخ20اردیبهشت93 نوشته بودم که حجت الاسلام حاجی آقا سیدعلی پیغمبردوست درکتابچه ای 92 صفحه ای منتشره، ازخاطرات خود سخن گفته اند. دراین خاطرات به گوشههائی از وضعیت مرند سالهای بیست وسی شمسی به همراه تعدادی عکس هم برمی خوریم که مطالعه آنها مغتنم است.باتوجه به اینکه گرفتن قلم دردست ....
درمطلب یادداشتی ازسیدعلی پیغمبردوست درتاریخ بیستم اردیبهشت1393 نوشته بودم که حجت الاسلام حاجی آقا سیدعلی پیغمبردوست درکتابچه ای 92 صفحه ای منتشره، ازخاطرات خود سخن گفته اند. دراین خاطرات به گوشه هائی از وضعیت مرند سالهای بیست وسی شمسی به همراه تعدادی عکس هم برمی خوریم که مطالعه آنها مغتنم است. باتوجه به اینکه گرفتن قلم دردست ازسوی هرکسی وباهرطرزفکری باشد برای نوشتن خاطرات خود دارای ارزش است بخصوص اینکه این امر ازسوی عالمی باشد که هم بعلت سن بالا ونیز سواد دینی پربار ارزشش دوچندان می شود.
حاجی آقا پیغمبردوست یکی از روحانیان باسواد و مورد وثوق واعتماد مرندی ها می باشد. ایشان در1308درروستای ارلان یا ارلن مرند متولدشده است.برای کسب علوم دینی پس از گذراندن دوره های مقدماتی درشهرخوی به قم مشرف شده و ازمحضر اساتیدی همچون امام خمینی رحمت الله وآیات الله العظام بروجردی و شریعتمداری ومرعشی نجفی وشهیدمفتح و....خوشه ها چیده ودرشهرهای مختلف به نشر علوم دینی اهتمام ورزیده است. پس از آمدن به مرند سالهاست امامت جماعت مسجدتاریخی جامع مرندرا برعهده دارد.
جادارد برای آشنا شدن خوانندگان گرامی وبلاگ مرندیم، تمامی کتاب منعکس گردد وانشالله بابدست آوردن (پی.دی.اف) کتاب براین امراقدام خواهم کرد. ولی فعلن با صفحاتی دیگرازاین کتاب خاطرات آشناشویم.
صفح? 10به بعد...
.خاطرات مربوط به سال1338
...هنگام عیدنوروز به ولایت خودمان برگشتیم، دیدیم غوغا است. راه اصلی قریه مسدود شده . ازراه باغلارارلان بااسب راه افتادیم. دیدیم راه مسدود ازبرف است. ازمیان برف ها به سختی راه راباز کردیم. ازراهی که جماعت عبور می کردند اگر شخصی یاحیوانی درکنارجاده می افتاد دیگرنمی توانست به راه اصلی برگرددبعلت انبوه وزیادی برف. دراین راه رفیقی داشتم بنام سیدجلیل القدر ازاهالی ارلان. درنزدیکی قریه او ازراه پرت شد ودرمیان برفها گیرافتاد. دیدم برف تازیر شکم اسبش می رسید. ماحصل کلام، ماجراهای اتفاق افتاده درآن سالها زیادبود. بعدازمشقت زیاد خودمان را رسانیدیم به قریه ارلان. دیدیم مردم زیر خط فقرهستند. اکثرآنها اصلأ زندگی نمی کردند وماهم یکی ازآنها بودیم....
تاچهل روز گذشته ازبهارآن سال باران کافی نبارید وخشکسالی پیش آمد. دراین مدت زارعین مقدور به زراعت نبودند ودارائی هایشان به تحلیل رفت. کم کم کارد به استخوان رسید. کمبودموادغذائی به قدری شدت یافت که شبیه قحطی بود. دراین شرایط باعث شدکه بنده دراثرقحطی بمدت دوسال تمام ترک تحصیل نموده جهت پیداکردن کاربه هردری بزنم تا بتوانم خود و دو برادرم میرحمیدومیررسول ومادر عزیزم را از گرسنگی نجات دهم.
یک شغل مناسب پیداکردم. روزی ده تومان یاکمی بیشتر درمی آورم. آنهم دراثرکوشش زیاد، بطوریکه درشبانه روز دویاسه ساعت استراحت می کردم. کارگری می کردم تا اینکه محتاج دیگران نباشم. خداوندهم لطف کرد گرانی راپشت سر گذاشتیم. فرجی عمومی به مردم رسید. بعد ازاتحادملی شروع به تحصیل کردم. آنهم به اصرارمادرم. بعدازآن به مرندآمدیم. یک مدرس? طالبیه (حوزه علمیه ) بوسیله "حاجی میرزامحمدنجفی" تأسیس شده بود. باکمی هزینه درآن مدرسه مشغول تحصیل شدیم.....
صفحه57...
ملاقات علی مرندی باآقا حاج سیدخلیل حسینی غیرازآن دوبزرگواربود. مرندی به آقای حاج سیدخلیل حسینی قول داده بود که پس ازکاندیدشدن یک حوضخانه(محل دست وروشستن ووضوگرفتن)درقسمت غرب بازار با هزین? شخصی خوددرست کندودراختیارمسجدوبازاروبازاریان بگذارد.اما زمانیکه کاندیدشدبه وعده خودعمل نکرد*. [احتمالن منظورآقای پیغمبردوست ازکاندیدشدن، پیروزی درانتخابات بود که آقای مرندی پیروز شدند.سیدمرندی,]اما درمرحله دوم انتخابات. [اینجانیز احتمالنمرتبه دوم صحیح است چون انتخابات آن زمان یک مرحله ای بود] بعد از چهارسال که رقابت میکردباآقای مهنس هرزندی[حسن هرزندی،مهندس کشاورزی.م]که آن وقتها شهردارمرندبودوگورستان مرند(باغ رضوان) بوسیله مهندس هرزندی تاسیس گردیده بود.مهندس هرزندی دربین مردم محبوبیت بسیاری داشت وبامرندی درنمایندگی مجلس شورای ملی رقابت می نمود. اما مرندی که بسیارمغرور بود درمرحله دوم انتخابات خواست همان سیاست قبلی خودرا درپیش گیردولی ایندفعه مردم دیگر فریب اورا نخوردند...
-----------------------
تاجائیکه اطلاع دارم ساخت توالت ها و وضوخانه ی قدیم را علی مرندی انجام داده است.(سیدمرندی)
ابوالفضل روزی طلب اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.