بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 136
می گویند: خوش بین ها بیش از بد بین ها عمر می کننند. یا خوش بین ها فقط یک بار می میرند و آن هم وقتی است که عمرشان به سر می آید، اما بدبین ها به خاطر ترس از همه چیز، هر روز می میرند.
فلینگمن؛ روانشناس معروف می گوید: شواهدی موجود است که نشان می دهد خوش بینی، نظام مصونیت بدن را تقویت می کند و به عکس، بدبینی نظام دفاعی بدن را ضعیف می کند.
با این وجود، نه خوش بین ها باید به خود غره شوند که خوش بین هستند، نه بدبین ها باید بر خود لعنت بفرستند که چرا بدبین هستند؛ چون هیچ کس خوش بین یا بدبین به دنیا نمی آید. آنچه ما را خوش بین یا بد بین می کند، اکتسابمان از الگوهای در دسترس است. اولین الگوی در دسترس نیز والدین هستند. ما از آن ها یاد می گیریم چه رفتاری داشته باشیم یا چه حالت هایی را بروز بدهیم. پس از آنها نوبت به اطرافیان می رسد و بالاخره، رویدادها و حوادثی که پیش می آیند یا فیلم هایی که می بینیم، ما را به سمت بدبینی یا خوش بینی سوق می دهند.
خوش بین ها حتی حوادث بد را نادیده می گیرند و می گویند: الخیر فی ما وقع و به عکس، بدبین ها حتی رویدادهای خوب مهم را تصادفی و موقتی می پندارند.
وقتی برای خوش بین ها مشکلی پیش می آید، نمی نشینند تا کسی به دادشان برسد؛ بلکه به دنبال راه حل می گردند و اگر کمکی هم ببینند، آن را با روی خوش استقبال می کنند، ولی بد بین ها زود تسلیم می شوند و می گویند: قسمت چنین بوده است و بعد زانوی غم بغل می گیرند.
خوش بین ها در هر رویدادی، همیشه بهترین وضعیت را پیش بینی می کنند. برای مثال اگر آسمان ابری شود، خوش بین می گوید: نمی بارد یا اگر ببارد، موجب برکت خواهد بود، ولی بدبین می گوید: این ابر موجب باران شدیدی می شود و خانه همه را خراب می کند. حال اگر بر حسب اتفاق، نظر بدبین در واقعیت تایید شود، دیگر هیچ چیز جلودارش نیست و برای هر موضوعی، آن روز را مثال می آورد. غافل از اینکه بدبینی، هاله ای از تیرگی دور او ایجاد کرده، زندگی را برایش سخت و تاریک می کند. بدبین ها حتی در خواب نیز آشفته حالند.
فرد بدبین خیال می کند مردم برای او ارزش قایل نیستند. بنابراین، به کسی اعتماد ندارد. همچنین دیگران رادوست ندارد و بر حسب میزان بیماری، نمی تواند خود را نیز دوست بدارد. فرد بدبین کم نیرو و توان است؛ زیرا دایم نگران همه چیز است ونیرویش را صرف مقابله با دشمنان یا دشمنی های موهوم دیگران می کند و به تدریج، دیگر نمی تواند دوست را از دشمن تشخیص بدهد و در شکل افراطی، کار را به جایی می کشاند که به دوست بیش از دشمن آزار می رساند. پس منزوی می شود و همین، بر بد بینی اش تاثیر مضاعف می گذارد.
باید اراده این کار را در خود تقویت کنید؛ یعنی به محض هجوم افکار منفی به مغزتان، آن ها را محکم پس بزنید و افکار و احساسات و اعمال مثبت، مانند خوش بینی، عزت نفس، اعتماد به نفس، آرمان خواهی، زیبا بینی، حسن جویی، خوش مشربی، بذله گویی، شوخ طبعی، تخیلات خوشایند، عشق ورزی و شورو نشاط را در خود تقویت کنید تا از تاثیر مخرب افکار منفی در امان بمانید.
چشم دل بگشایید و ببینید در اطراف شما چقدر آدم های دیگری زندگی می کنند که نگران هیچ چیز نیستند و صدمه ای هم نمی بینند.
تنها راه خوشبخت زیستن، تغییر دیدگاه منفی به مثبت اندیشی و خوش بینی است. این دیدگاه منفی، مال شما نیست، ولی به شما انتقال پیدا کرده است. بنابراین، می توانید از شر آن خلاص شوید.
آیا می دانید دیدگاه منفی کی سراغتان می آید؟ موقعی که خیلی ناامیدید، هنگامی که شکستی را متحمل شده اید، وقتی که بد آورده اید یا تصادف ناخوشایندی کرده اید. همان لحظه است که دیدگاه منفی به شما می گوید: همه چیز تمام شد. دیگر کمر راست نمی کنی و بدبخت شدی.
در این حال، فوری باید به آن نهیب بزنید یا در حقیقت، سرش فریاد بکشید: برو گم شو! دست از سرم بردار! تو را نمی خواهم!
آن وقت خواهید دید که دو پا دارد، دوپا هم قرض می کند و فرار را بر قرار ترجیح می دهد! امتحان کنید. به طور حتم موفق می شوید.
منبع : مجله خانواده سبز
باتشکر ازمدیر محترم وبلاگ مرند وتوسه جناب اقای مهندس مصطفوی میاب
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک