روستای هرزند در دهستانهرزندات خاوری از بخش مرکز شهرستان مرند، یکی از جالب ترین و دیدنی ترین قلعه هایتاریخی آذربایجان را در خود جای داده است. در این دهستان دو روستا به نام هایهرزند جدید و هرزند عتیق وجود دارد. روستای هرزند جدید در شمال شهر مرند بین شهرهایمرند، زنوز، جلفا و دهستان دیزمار باختری واقع شده و فاصله اش تا مرند 32 کیلومتراست. در مورد وجه تسمیه هرزند جدید و عتیق در کتاب های تاریخی و منابع تحقیقی، چنیناظهار نظر شده است:«کهن هرزند یا هرزند عتیق یا (داش هرزن) قریه ای است که بر کمره آفتابگیر کوهی در محال هرزندات بین علمدار و مرند واقع شده است و راهی سخت وکوهستانی در قدیم داشت که مسافرت به آن جز با اسب و الاغ و با پای پیاده میسر نبود،این قریه رو به ویرانی رفته و اکنون جز خانواری چند در آن باقی نمانده است و غالبساکنین آن به قرا مجاور و مخصوصا به قریه جدید البنایی بنام (گلن قیه) یا (تخته سنگفروآینده) مهاجرت نموده اند. اهالی قریه کهن هرزن و گلن قیه بیش تر زراعت پیشه اندو به لهجه مخصوصی سخن می گویند که به قول خود آنان (گوورزانی لو) و بنا به معروفزبان هرزندی نامیده می شود. این لهجه به تلاتی بسیار نزدیک است و فقط اختلاف مختصریمیان آن ها موجود می باشد. درباره لفظ هرزن سخنان زیادی گفته اند، پاره ای تصورنموده اند که صحیح آن هرزند، به معنی «سرزمین پر آب» می باشد. چرا که «هرز» به معنیآب فراوانی که بلااستفاده بماند و «اند» یکی از ادوات مکانی می باشد،همان طور که درنام های نهند، اوند، سهند و نظایر آن ها دیده می شود.» این نظر پذیرفتنی نیست چه درمتن سند ترک دعوانی که میان فرزندان خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی و کدخدایانهرزن در خصوص دو دانگ از اراضی و مزارع منطقه در سلخ ماه ربیع الثانی سال هفتصد ونود و یک هجری (791 هـ. ق) به رشته تحریر در آمده نام هرزن عتیق به صورت «کین هرز» و «هرزن قدیم» ذکر شده است. جمعی گمان می کنند تلفظ محلی هرزن (به ضم هـ) صحیح و بهمعنی سرزمین آفتابگیر است. چرا که در لهجه های آذری حرف (خ) غالبا به (ه) مبدل میشود و هر به معنی (خور) یعنی آفتاب می باشد در صورتی که در لهجه هرزنی آفتاب را (روژ) می کویند نه (هر). عده ای دیگری نیز معقدند که هرزن و ارزین هر دو یک کلمه وبه یک معنی و اسم، منسوب کلمه (ارس) می باشد. منتهی در نتیجه مرور زمان و کثرت تلفظبه همین صورت در آمده است. اما این حدس و توجیه نیز درست به نظر نمی رسد چرا که دراکثر نقاط آذربایجان با روستاهایی به نام های (هرزن، ارزنق، هرسین، مرسین، هرسی)برخورد می شود که نه در ارسباران واقع شده اند و نه با رود ارس ارتباطی می توانندداشته باشند. زبان مردم منطقه هرزندات در حال حاضر ترکی آذری است، اما به زبان تاتینیز گفتگو می کنند که باقیمانده و تحول یافته زبان مادی و دارای ریشه آریایی بودهکه مورخین و سیاحان و جغرافی نویسان اسلامی و عرب آن را فارسی (ایرانی) و فهلوی وآذری خوانده اند. بقایای زبان تاتی در روستاهای بسیار کهن آذربایجان در گلن قیه،کرینگان، مردانقم، هرزند جدید و عتیق و در خلخال در روستاهای شال، دورو و خمس هنوزهم وجود دارد. وجود بقایای زبان دیرین و کهن تاتی دلیلی بر تاریخی بودن روستاهایهرزند بوده و به تمام آثار و بقایای تاریخی این منطقه حیثیت تاریخی می بخشد. یکی ازآثار تاریخی و کهن دهستان هرزندات، قلعه با ارزش و مهم سن سارود است که در ششکیلومتری کاروانسرای تیموری معروف به «آیراندایبی» که خود در 26 کیلومتری شمال مرنداست بر روی پشته سنگی مرتفع بین دو بازوی رودخانه واقع است. این قلعه در جنوب روستاو در میان باغات بر بلندی بنا شده است. قلعه سن سارود بقایای قلعه ای متعلق بهدوران قرون وسطای می باشد که گویا در قرن های 13 و 14 میلادی (قرن هفتم و هشتمهجری) بنا شده است. اما در قسمت خاوری آن تخته سنگ های بزرگی قرار دارد که نشانهبناهای قدیم تری است که قدمت آن شاید به دوران های کهن تاریخی برسد. امتداد حصارهایدفاعی هنوز از سطح زمین نمایان است. به علاوه قسمت هایی از دیوار تا ارتفاع زیادیپابرجا می باشد و آثار برج های نیم استوانه ای پیش آمده، در آن حصار دیده می شود. در محوطه داخلی قلعه، پی و اساس چند اطاق که در جوار هم و عمود بر یکدیگر بوده اندکاملا نمایان است. تمام دیوارهای قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملاط گل و آهک ساختهشده که به آن ساروج گویند. در جنوب قلعه قبرستان قدیمی اسلامی و بقایایی از پی هایساختمانی قرار دارد که به«پیرحسن» معروف است. ظاهرا این مکان گوشه عزلت زاهدمسلمانی بوده است که امام زاده حسن در مجاورت آن مدفون است. به نظر می رسد که قلعهسن ساورد مامن طایفه ای اسلامی یا مسکن یکی از اشراف ارمنی بوده باشد. زیرا اینقلعه تقریبا در مرز خاوری ارمنستان واقع شده است. در جنوب خاوری قلعه سن ساروداثرات و جای پاهایی وجود دارد که می توان گفت با توجه به این که در قدیم با حفر وکندن علائمی جهت رویت و رصد ستارگان استفاده می کردند با توجه به آن مسایل می توانگفت که این علایم هم برای همان منظور ساخته و کنده شده باشد و دایره البروج ستارگانرا با چنین نشانه هایی می توانستد ترسیم کنند. تعدادی از اهالی دهستان هرزنداتنظربه شدت تعصب و علاقه به خاندان امامت و ولایت در بسیاری از آثار تاریخی و کهنباستانی، نشانه هایی از مقام والای امامت را تجسم و تصور کرده و روایت ها وداستانهای مذهبی گوناگونی را در اذهان خود خلق نموده اند که این روایتها را اهالیمحل با آب و تاب نقل مجالس و محافل ساخته اند. از جمله اعتقاد دارند که قلعه سنسارود توسط حضرت علی (ع) فتح شده است باید گفت که این موضوع در هیچ یک از منابعتاریخی ذکر نشده است و هرگز حضرت علی (ع) به آذربایجان سفر نکرده اند تا قلعه سنسارود را نیزتصرف نمایند. به علاوه فتح آذربایجان ثبت و توسط مسلمین در زمان خلافتخلیفه دوم انجام گرفته و تمام جرئیات این فتوحیات ثبت و ضبط شده است و هرگز نامی ازحضرت علی (ع) در فتح قلعه سن سارود نیامده است. آثار و علائم نشان می دهد که قلعهسن سارود مربوط به قرون اولیه اسلامی است و معماری آن نیز مطابق با شبیه معماریدوره اسلامی می باشد و آن، از کچ کاری های داخل قلعه که در اثر کنده کاری ها نمایانشده کاملا مشهور است
+ نوشته شده توسط جعفر بامدادی در سه شنبه هشتم بهمن 1387 و ساعت 14:24 | 4
ابوالفضل روزی طلب اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.