سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 808409

  بازدید امروز : 237

  بازدید دیروز : 136

میاب دان بیر سس

 
شخص با انصاف، یاران و دوستان بسیاری دارد . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: یکشنبه 93/9/30::: ساعت 8:50 عصر

 

مرعشی
به مناسبت رحلت آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله


 

سیره علمی و عملی حضرت آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله

 

آیة اللّه مرعشی در بیست صفر 1315 ه. ق در شهر نجف اشرف در بیت تقوا و معرفت چشم به جهان گشود و در مهدِ پدری فاضل و فرزانه و نیز دایی خویش، علامه حاج سید حسین خویی، دوران کودکی را سپری نمود.

 

دوران تحصیلات

آیة اللّه مرعشی در بیست صفر 1315 ه. ق در شهر نجف اشرف در بیت تقوا و معرفت چشم به جهان گشود و در مهدِ پدری فاضل و فرزانه و نیز دایی خویش، علامه حاج سید حسین خویی، دوران کودکی را سپری نمود. در آغاز به تحصیل علوم جدید و بخشی از طب سنتی روی آورد و سپس به تحصیل علوم متداول حوزوی پرداخت. مقدمات ادبیات عرب را از محضر والد مکرّمش سید شمس الدین محمود مرعشی و عارف معروف شیخ مرتضی طالقانی آموخت. تجوید را از شیخ نورالدین شافعی بکتاشی، علم انساب را از مرحوم پدر و سید محمدرضا صائغ بحرانی و دیگران یاد گرفت. در علم تفسیر شاگرد شیخ محمد حسین شیرازی بود و فقه و اصول را نیز از وی و میرزا محمدعلی مدرسی چهاردهی رشتی، صاحب کتاب شرح القبله، آقا میرزا محمود شیرازی، آقا شیخ محمدحسین تهرانی و نیز مسائل استدلالی این دو رشته از دانش حوزه را از محضر آقا ضیاء الدین عراقی و آیة اللّه شیخ مهدی مازندرانی فرا گرفت و از دروس آیة اللّه سید حسن صدر در فقه، حدیث، رجال و درایه و از حوزه پرفیض شیخ مهدی خالصی در اصول فقه استفاده شایان توجهی نمود و بدین گونه، زیر بنای دانسته های خویش را استوار ساخت. او در علم کلام محضر محمد جواد بلاغی صاحب تفسیر «آلاء الرحمن» و شیخ محمد اسماعیل محلاتی را مغتنم شمرد و ریاضیات را از شیخ یاسین علیشاه هندی و میرزا محمود اهری آموخت. 1

آیة اللّه مرعشی در حالی که 27 بهار را پشت سر می نهاد به دلیل استعداد فوق العاده، حافظه کم نظیر، اشتیاق به دانش اندوزی و همت عالی و استفاده از محضر استادانی که بدان اشاره کردیم به درجه اجتهاد نائل آمد و در زمره عالمان و فقیهان معروف عصر خویش قرار گرفت. 2

 

مهاجرت به ایران و اقامت در قم

آیة اللّه مرعشی با کوله باری از دانش و اندیشه و خبرگی در غالب علوم و فنون رایج و دریافت اجازه از مشاهیر شیوخ خویش در 21 محرم الحرام سال 1342 ه. ق از عراق به ایران مهاجرت نمود و پس از دیدار با خویشاوندان و ملاقات با علمای اعلام و فقهای این سرزمین به آستان قدس رضوی عزیمت نمود و ضریح هشتمین فروغ امامت را در آغوش گرفت و پس از زیارت بارگاه آن فروغ ولایت از کتابخانه های مشهد مقدس بازدید نمود. در این فرصت کوتاه نیز بحثهایی با علمای این خطه داشت. سپس راهی تهران گردید و طی مدت چند ماه از محضر فرزانگان و بزرگان علم و فقه در این دیار استفاده نمود و پس از زیارت مرقد منوّر حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری، در دوازدهم شعبان سال 1343 ه. ق به شهر قم هجرت نمود و بنا به تقاضای مؤکّد مؤسس حوزه علمیه قم، حضرت آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری، در آن آشیانه اهل بیت علیهم السلام و شهر عالم پرور اقامت نمود و مدتی در جلسات درس ایشان و دروس حاج شیخ مهدی قمی، میر سید علی یثربی و حاج میرزا علی اکبر حکمی یزدی و دیگران شرکت نمود. 3

 

دفاع از ارزشها در کسوت مرجعیت

چنان که ملاحظه گردید سنین جوانی و بهترین ایام زندگی آیة اللّه مرعشی در راه تحصیل علم و تزکیه درون مصرف شده است؛ امّا آن بزرگ مرد اجتهاد و تقوا وقتی به قم آمد، با نهایت فروتنی و پارسایی و با کوششی وصف ناپذیر تمامی این تواناییها را برای صیانت از دیانت و رونق بخشیدن به مراکز دینی به کار گرفت.

ایشان در زمره افرادی بود که آیة اللّه بروجردی را برای زعامت حوزه، به قم دعوت کرد و در دوران پرتو افشانی آن فقیه بلند مرتبه، همکاری نزدیکی با ایشان داشت و در ضمن به تدریس خارج فقه و اصول و برخی علوم دیگر مبادرت نمود و نخستین رساله عملیه خویش را به طبع سپرد. پس از رحلت آیة اللّه بروجردی در سال 1380 ه. ق، آیة اللّه مرعشی در زمره معدود مجتهدانی بود که به عنوان مرجع شیعیان برگزیده شد و از آن پس به عنوان یکی از ارکان اصلی حوزه و جهان تشیع در آمد و به سهم خویش در اداره حوزه علمیه قم مشارکت نمود.

حوزه درس خارج آن نامدار عرصه فقاهت، از نادر حلقه های درسی بود که جمع بسیاری از علما، فضلا و طلاب در آن حضور می یافتند. بیان گرم، سخنان نافذ، گفتاری فصیح و ملیح و اجتناب از طرح زوائد و اُمور خسته کننده، درس ایشان را پرجاذبه ساخت. وی در این جلسات صرفا به بیان مطالب علمی و فقهی نپرداخت و در پی آن بود تا با مطرح نمودن مباحث اخلاقی، تربیتی و ادبی، شاگردانش به پرورشهای دینی آراسته شوند و با این دو بال علم و تقوا به پرتوافشانی در جامعه بپردازند و از باورهای دینی حمایت کنند.

وسعت نظر آیة اللّه مرعشی به اندازه ای بود که بسیاری از افراد حوزوی و دانشگاهی از جمله مشاهیری چون آیات گرامی شهید مصطفی خمینی، شهید مطهری، شهید صدوقی، شهید قاضی طباطبایی، سید محمود طالقانی، شهاب الدین اشراقی، مرتضی حائری، دکتر عباس زریاب خویی، دکتر محمد تقی دانش پژوه، دکتر علیرضا فیض، دکتر حسین کریمیان و... در درس ایشان حضور می یافتند. 4

آیة اللّه مرعشی در کنار امر تدریس، زعامت حوزه و مرجعیت، کارنامه علمی درخشانی از خود به یادگار نهاد. ایشان در طول زندگی با برکت خود موفق گردید بیش از یکصد و پنجاه جلد کتاب و رساله تألیف کند که برخی از آنها به زیور طبع آراسته گردیده و غالب آنها به صورت مخطوط در کتابخانه ارزشمندشان نگاهداری می شود. این آثار در موضوعاتی چون اصول فقه، فقه، تفسیر و علوم قرآنی، انساب، رجال، تراجم، ادعیه، زیارات،تاریخ، جغرافیا، کلام، منطق و مسائل متفرقه دیگر می باشد. 5

 

آیة اللّه مرعشی از بزرگ فقیهانی است که خود را در اسلام ذوب نمود و از حریم تشیع و اهداف مقدس ائمه هدی علیهم السلام دفاع نمود. هیچ گاه به مخالفان مذهب اهل بیت عصمت علیهم السلام اجازه نداد به ارزشهای شیعه آسیبی وارد نمایند.در عرصه های سیاسی ـ اجتماعی

آیة اللّه مرعشی در بحبوحه حوادث سیاسی جهان اسلام و اندکی پس از مبارزات ضد استعماری آیة اللّه مجدّد میرزای شیرازی (متوفی در سال 1312 ه. ق) و قیام وی علیه استبداد ناصری و نهضت بیدارگرانه سید جمال الدین اسدآبادی (متوفی در سال 1314 ه. ق) در دنیای اسلام دیده به جهان گشود. نُه ساله بود که نهضت مشروطه خواهی در ایران ـ در سال 1324 ه. ق ـ به پیروزی رسید. در یازده سالگی شاهد به توپ بستن مجلس شورای ملی ایران توسط محمدعلی شاه قاجار بود. او از نزدیک با محافل علمی و فرهنگی نجف مرتبط بود و از تلاشهای سیاسی آخوند خراسانی احساس مباهات می نمود. هیجده سالش بود که جنگ جهانی اول (در سال 1333 ه. ق ـ 1914 م) آغاز شد و بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عراق و زادگاهش ـ نجف اشرف ـ میدان تاخت و تاز استعمار انگلیس و دیگر دول استکباری قرار گرفت.

او در مجلس درس کسانی چون آیة اللّه سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ الشریعه اصفهانی و آیة اللّه خالصی زانو بر زمین سایید که از پیشتازان مبارزات ضد استعماری بودند و در سنین نوجوانی و جوانی همراه پدر بزرگوار و دیگر استادانش در جهاد علما و ملت عراق علیه متجاوزان در نجف اشرف حضور یافت. وی سه سال بعد از کودتای رضاخان و دو سال بعد از شهادت میرزا کوچک خان جنگلی وارد ایران شد و ورود ایشان به این سرزمین مصادف با کشمکشهای شدید روس و انگلیس در ایران بود و از نزدیک در جریان مبارزات شهید آیة اللّه مدرّس قرار گرفت و با آن فقیه وارسته مأنوس گردید و از ایشان تجارب فراوانی کسب کرد.

در یادداشتهایی که از آیة اللّه مرعشی باقی مانده است، مشارالیه بارها رضاخان را عامل استعمار، دست نشانده بیگانگان و فردی فاسد که علیه روحانیت و اسلام کمر بسته است، یاد نموده و در مقابل نقشه های شوم و توطئه های وی به شدت مقاومت کرده است. 6

آیة اللّه مرعشی طی سخنانی خاطر نشان ساخت: «... [ان شاءاللّه] به برکت مرقد منور این بی بی (حضرت فاطمه معصومه) فرجی عنایت بفرماید، اسلام و قرآن و حامیان آن را تقویت [کند] ... خدایا خودت می دانی که ما علاقه مند به دیانت و حفظ مملکت هستیم... . » 7

آیة اللّه مرعشی مدام در جلسات درس و سخنرانیها و بیانات خویش این پیام را به استماع حاضران می رسانید که رژیم رضاخان می خواهد ریشه مذهب را در ایران برکند. به همین جهت، مهم ترین پایگاه و سنگر آن، یعنی حوزه علمیه را زیر شدیدترین فشارها و ضربات قرار داده تا این تشکیلات را از درون تهی سازد. به دلیل همین تنگناها و اختناق شدید، آیة اللّه مرعشی نگران از بین رفتن حوزه نوپای قم گردید و این روند موجب شد حتی شبها لحظه ای استراحت نکند و همواره طلاب را تشویق و ترغیب به ادامه تحصیل و پرحرارت نمودن حوزه نماید. ایشان بر این باور بود که اگر حوزه حفظ گردد و بحثهای علمی و معرفتی آن تداوم یابد، چون سیلی خروشان طومار استبداد و استکبار را در هم می پیچد. از آن سوی، مبارزات خود را هر روز گسترش می داد؛ به نحوی که با شهید سید مجتبی نواب صفوی و شهید سید عبدالحسین واحدی ارتباط برقرار کرد.

ایشان که دخالت در سیاست را وظیفه شرعی و تکلیف دینی خود تلقّی می کرد، در غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی از هنگامی که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله، پرچم مبارزه را برافراشت، از آن روح قدسی حمایت نمود و در موارد مقتضی با صدور اعلامیه های مشترک یا احیانا مستقل نظر خویش را درباره مسائل کشور بیان کرد و موضع مناسبی اتخاذ نمود.

همراه با اوج گیری نهضت امام خمینی در 15 خرداد 1342 ش، ایشان نقش مؤثری ایفا نمود و چون سفاکان رژیم پهلوی رهبر قیام را دستگیر نمودند، به دفاع از امام پرداخت و با صدور اعلامیه های شدیداللحنی آزادی بی قید و شرط ایشان و سایر محبوسین را خواستار گردید. آن گاه که امام به ترکیه تبعید گردید از راههای گوناگون با مراجع نجف ارتباط برقرار کرد و از آنان خواست در این مورد اقدامی بنمایند و نفرت خویش را از این تصمیم طاغوت ابراز دارند.

در سال 1356 ش که عوامل دست نشانده دستگاه ستم در روزنامه اطلاعات مقاله ای توهین آمیز علیه امام خمینی رحمه الله انتشار دادند، آیة اللّه مرعشی همگام با سایر بزرگان در این باره موضع گیری سختی نمود. با بازگشت امام از پاریس، ایشان همگام با بنیان گذار نظام اسلامی ایران از هیچ گونه تلاشی دریغ نکرد.

فرازهایی از بیانات ایشان که در رجب سال 1384 ه. ق ایراد گردیده، مؤید این موضع گیریها می باشد:

«در این حوادث علمای اعلام، خطبای عظام و تمام دانشمندان... و اصناف چه رنجها دیدند و چه محنتها کشیدند و چه هتاکیها شنیدند. آنچه در وسعشان بود... در حمایت از قرآن و اسلام [انجام دادند] ... روحانیت اهداف مقدسی دارد که از جمله آن دو چیز است: حمایت از احکام الهی و حفظ نوامیس اسلامی، و حفظ استقلال و تمامیت این مملکت مد نظرشان بوده است و در این راه چه جانفشانی کرده اند، سینه ها را سپر نموده اند. همه علما با این هدف شریک اند. »

سپس خطاب به کارگزاران نظام طاغوتی می گوید: «مبارزه ما با این کانونهای فساد، تبلیغات سوء و مصوّبات نارواست. همین دیروز کسی، مُبلّغی (نشریاتی) از تبلیغات مسیحی را که در میان جوانهای تهران نشر شده آورده بود. آخر اگر مذهب جعفری رسمیت دارد، پس این تبلیغات سوء برای چیست! فِرَق ضاله از یک طرف، مسیحیها از سوی دیگر، پس روحانی هیچ نگوید و همین طور بنشیند. چقدر انسان صبر کند. تا حرف می زنی مجرمی. اندازه دارد بی انصافی. » 8

 

امر به معروف و نهی از منکر

تبلیغ و ارشاد و اصلاح جامعه از وظائف مسلّم علما و فقهای جهان اسلام بوده و می باشد. حضرت آیة اللّه مرعشی نیز در این راستا همیشه پیشتاز بود و رسالت خویش را در این عرصه به درستی و شایستگی انجام داد. وی آنچه را در روایات و احادیث می خواند و در بیانات و مباحث خویش مطرح می نمود، به عرصه عمل درآورد و کوشید با اخلاق عملی به اصلاح جامعه بپردازد و در حد توان مردم را از ورطه های هلاک کننده و باتلاقهای ضلالت برهاند.

یک روز جلو آب انبار سید عرب که هنوز هم هست یک افسر شهربانی (از عوامل رضاخان) آمده بود تا چادر زنی را از سرش باز کند، آن بانو هم از ترس متواری شد و روی پله های آب انبار افتاد و نزدیک بود تا انتها سقوط کند، امّا نجات یافت. آیة اللّه مرعشی وقتی این وضع اسفبار را مشاهده نمود، به شدت متغیر گردید و رگ غیرتش به جوش آمد. همان جا نام مبارک امام زمان علیه السلام را بر زبان آورد و از ساحت آن فروغ امامت استمداد طلبید و سیلی محکمی به گوش آن افسر نواخت و فرار کرد. چون به مدرسه آمد و برای دوستانش ماجرا را باز گفت، آنها هشدار دادند که به زودی از سوی مأموران رضاخان به شدت مجازات می شوی، امّا ایشان باتوکّل به خداوند نگرانی به خویش راه نداد و خاطر نشان ساخت کار شخصی نبود که بترسم، می خواستم نهی از منکر کنم و از دین و حرمت بانوان دفاع کنم. آن افسر شب بعد، موقع نظارت بر بازار از سوراخ سقف بازار قم سقوط نمود و به هلاکت رسید. 9

یک بار آیة اللّه مرعشی به محله جوی شور که آن زمان بیرون شهر بود، رفت تا خطبه عقدی را بخواند. در آن ایام از تاکسی خبری نبود و چون هوا به شدت سرد بود و به دلیل بارش برف درشکه هم نمی توانست حرکت کند، از این جهت، ایشان پیاده رفتند و چون تا پاسی از شب طول کشید، به تنهایی از همان کوچه های باریک به خانه برگشتند. خودشان برای فرزند ارشدشان، دکتر مرعشی نقل نموده اند: ناگهان از دور صدای عربده مستی را شنیدم. او جلو آمد و راه را بر من بست و گفت: سید کجا می روی؟ گفتم: منزل، گفت: کجا بودی؟ گفتم: برای کار خیر رفته بودم. پرسید: چه کاره ای؟ گفتم: آخوندم و روضه می خوانم. گفت: باید برای من روضه بخوانی! در جوابش گفتم: آخر روضه منبر می خواهد، جایی لازم دارد. در این سرما و برف نمی شود. گفت: من دولا می شوم، شما روی پشت من بنشین و روضه بخوان. من هم نشستم و در چند دقیقه روضه کوتاهی از مصائب امام حسین علیه السلام خواندم! در حین خواندن مشاهده نمودم او متأثر شده و گریه می کند و حتی از شدت ناراحتی شانه هایش می لرزد، بعد گفتم: باید بروم، گفت: نه نمی شود، صبر کن من می آیم و تا درب منزل همراهتان هستم که مبادا آدمی چون من، مزاحم شما شود و بعد آقا را تا رسیدن به منزل همراهی نمود.

دو سه هفته بعد آیة اللّه مرعشی در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام نشسته بود و قبل از نماز داشت دعا می خواند که کسی آمد و شروع کرد به گریستن و بوسیدن ایشان و افزود: امروز آمده ام شما را به جدّتان قسم بدهم که از حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام بخواهی خداوند گناهان مرا بیامرزد، من واقعا توبه کرده ام، شما هم مرا حلال کنید. آیة اللّه مرعشی می پرسد: شما چه کسی هستید؟ او پاسخ می دهد: من همان فردی هستم که آن شب شما را اذیت کردم. برخورد شما در آن شب همچون سیره جدت امیرمؤمنان علیه السلام بود و مرا واقعا از خواب غفلت بیدار کرد. چند مدّتی از واقعه مزبور گذشت تا آنکه مشاهده گردید آن مرد در هر سه نوبت صبح و ظهر و شب در نماز جماعت حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام شرکت می نمود، روزی هم که فوت کرد تشییع جنازه باشکوهی از وی به عمل آمد و آیة اللّه مرعشی هم در این مراسم حضور داشت. 10

 

جلوه های ارادت به خاندان طهارت

1. آیة اللّه مرعشی از بزرگ فقیهانی است که خود را در اسلام ذوب نمود و از حریم تشیع و اهداف مقدس ائمه هدی علیهم السلام دفاع نمود. هیچ گاه به مخالفان مذهب اهل بیت عصمت علیهم السلام اجازه نداد به ارزشهای شیعه آسیبی وارد نمایند. در مبانی علمی و روشهای فکری و مباحث حوزوی و تألیفات باارزش خود بر سیره اهل بیت علیهم السلام تأکید فراوان داشت و خاطر نشان می ساخت پیش قراولان علم و مشعل داران فضیلت باید خود را برای پذیرش بار امانت ثقلین مهیا کنند. در درسهایش وقتی نام اهل بیت علیهم السلام را بر زبان جاری می ساخت، تأثیرش بر قلوب حاضران عمیق بود؛ چرا که از لسان شیوایش ندای ولایت و از لحن او حماسه اولیا و صالحان به گوش می رسید. 11

2. عشق سرشارش به حضرت سیدالشهداء علیه السلام چنان در او شوری ایجاد می کرد که در مجالس و محافلی که به نام آن حضرت تشکیل می شد، سر از پا نمی شناخت. در سوگ آن خامس آل عبا با صدای بلند می گریست. در ایام محرم و صفر لباس کاملاً سیاه بر تن می نمود و همه ساله دهه عاشورا و سایر ایام ماتم در منزل خویش و در این اواخر در مدارس علمی و حسینیه خود مجالس سوگواری برگزار می کرد و خود از خدمت نمودن به عزاداران دریغ نمی کرد. این علاقه تا بدانجا رسید که خدمت افتخاری و خادمی روضه مُنوّر حرم امام حسین علیه السلام در کربلا را به خویش اختصاص داد و نیز مناصب سراسر مباهات نقیب الساداتی و تدریس در حرم حسینی و حضرت ابوالفضل علیه السلام را در برهه ای از زندگی خویش عهده دار گشت. 12

3. در وصیت نامه خویش نوشته است: «... و سفارش می کنم در کوشش در برگزاری شعائر الهی در حسینیه ای که در قم مقدس بنیان گذاری کرده ام... و سفارش می کنم دستمالی را که اشکهای زیادی در رثای جدم حسین مظلوم و اهل بیت مکرّم او ریخته و صورت خود را با آن پاک می کردم، بر روی سینه در کفنم بگذارند. » 13

4. ایشان خاطر نشان نموده اند: «از روزی که خود را شناختم و روی پای خود ایستادم همواره متوسل به خاندان طهارت بوده ام و هر گاه لباس نوی تهیه می کردم نخستین بار به حرمهای ائمه اطهار می بردم و با مالیدن به ضریح، آن را متبرّک می نمودم و سپس از آن استفاده می کردم. » 14

5. فرزند ایشان، دکتر سید محمود مرعشی بارها نقل نموده اند: «هر ساختمانی که زیر نظر ایشان احداث می گردید، مقداری از تربت سیدالشهداء علیه السلام را در پی های آن می ریخت و می گفت: با این تربت ساختمان را بیمه می کنم!»

6. آن زمان که حالش مساعد بود، به طور ناشناس در میان جمعیتها و هیئتهای عزادار می رفت و به سینه زنی می پرداخت و می گفت: این عزاداری مرا بیمه می نماید.

7. می فرمود: «در ایام اقامت در قم هرگاه مشکلی داشتم، می رفتم حرم مطهرحضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام و چند ساعت در آنجا دخیل می شدم و معمولاً گره گشایی می شد. » 15

8. بخش مهمی از آثار آیة اللّه مرعشی با شوق به خاندان نبی اکرم صلی الله علیه و آله تألیف شده و در خصوص زیارات، شرح احوال امامان و امامزادگان و مزارات علویین و پژوهش در نسب سادات تألیف گردیده اند.

9. بیست و پنج بار از نجف به کربلا به قصد زیارت سالار شهیدان رفته اند که در این سفرها آیات عظام حکیم، شاهرودی و خویی نیز با ایشان همراه بوده اند. 16

10. آیة اللّه مرعشی در یکی از یادداشتهای خود می نویسد: «هنگامی که در قم سکونت اختیار نمودم، صبحها در حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام اقامه جماعت نمی شد و من این سنت را رواج دادم تا این مراسم باشکوه در چنین مکانی برپا شود. » ایشان می افزایند: «نماز جماعت را در این حرم آغاز کردم و تا امروز که شصت سال از آن تاریخ می گذرد، ادامه دارد. و از آن پس روزی سه بار در مسجد بالاسر حرم و صحن شریف نماز می خواندم. »

 

مکاتبه و اهدای کتاب


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


میاب دان بیر سس

ابوالفضل روزی طلب
اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.
 

حضور و غیاب

 

اشتراک