سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 811203

  بازدید امروز : 238

  بازدید دیروز : 218

میاب دان بیر سس

 
خود را از اندیشه ای که مایه فزونی حکمتت گردد و عبرتی که مایه حفظ تو شود، تهی مدار . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: ابوالفضل روزی طلب ::: سه شنبه 93/9/25::: ساعت 1:21 عصر

میرزا حسین کریمی مراغه‌ای شاعر معاصر آذربایجانی است. او متولد 1310 در «روشت» از روستاهای مراغه است. کریمی ادامه دهنده سبک سنتی و کلاسیک شعر بود و غالباً در اشعار طنز رسم و رسوم زمان خود را به باد انتقاد گرفته است. اکثر اشعار او هر چند به ترکی آذربایجانی سرود شده‌اند ولی به علت مقید بودن به سبک قدیم و اوزان شعری با تعبیرات و اصطلاحات عربی و فارسی بسیاری آمیختگی دارند.

زندگی:

استاد کریمی مراغه‌ای سال 1310 هجری شمسی در یک خانواده کاملاً متدین و معتقد به اصول و مذهب تشییع و خاندان عصمت و طهارت چشم به دنیای پر آشوب گشود.

دوران کودکی را در جمع خانواده باصفا و صمیمیّت خود سپری ساخت. پدر او مرحوم ذاکر مراغه‌ای با تحصیلات قدیمه، شاعریست با احساس که در بازار مراغه به کار شمع‌ریزی و بقالی مشغول بوده، و با اندک سرمایه‌ای چرخ سنگین زندگی را به چرخش انداخته بود. گرچه از لحاظ مالی امکانات چندانی نداشت ولی دارای مناعت طبع بود که در قبال هر کس و نا کسی سرخم نکرده و با اتکاء به عنایت پروردگار از یک محبوبیت و احترام همگانی برخوردار بوده است. ایشان در دوران حیات خویش آثاری بس گرانبها به یادگار گذاشته است که مقادیر زیادی از آثار وی هنوز چاپ نشده است. او در زمان حیات خود تربیت فرزند ارشد خویش حسین کریمی را زیر نظر گرفته و برای تعلیم و تربیت فرزند همت گذاشت. 

تحصیلات، دوران کودکی، نوجوانی و جوانی: 

کریمی تحصیلات اولیه خود را با فراگیری درس‌هایی از قرآن مجید آغاز و سپس برای اخذ معلومات کلاسیک وارد مدرسه شد و اوایل سال 1320هجری شمسی دست در دست پدر فاضلش قدم به عرصه بازار نهاد. 

متاسفانه عدم سرمایه کافی نه تنها مانع ادامه تحصیلات آقای کریمی گردید بلکه مانع شد که پدر برای یگانه فرزندش محل کسبی دست و پا کند روی این اصل آقای کریمی بالاجبار برای تامین معاش خود به دستفروشی در بازار مراغه پرداخت و شب‌ها با تنی خسته و رنجور پای درس پدر نشست و به منظور فراگیری زبان فارسی و قرآن مجید و معلومات عربی و کسب مسائل دینی از پدر کسب فیض کرد تا اینکه توانست با استعداد خدادادی خود خوشه چین بوستان پربار پدر گردد و آشنایی کامل با اصول دینی پیدا کند. 

کریمی روزها درحالی‌که در کنار کارگاه کوچک شمع‌ریزی و بقالی پدر بی‌وقفه کار می‌کرد و ساعات بیکاری پشت پیشخوان دست فروشی قرار می‌گرفت و کوی و برزن شهر را برای فروش اجناس خود زیر پا می‌گذاشت بی‌توجه به مشقت‌‌های طاقت‌فرسای زندگی ترانه‌های امید را در زیر زبان زمزمه و کلماتی را بهم متصل می‌کرد. رفته رفته بازی با الفاظ او را متوجه این واقعیت ساخت که کلمات را به‌رشته کشیده و از جابجائی حروف، کلمات موزونی را به‌وجود آورد. گاه می‌ایستاد و آنچه را که زمزمه می‌کرد روی ورق پاره‌هایی می‌نوشت. ولی دل و جرات آن را نداشت که نوشته‌ها و گفته‌هایش را در محضر استاد خود ذاکر ارائه دهد، چرا که می‌دانست پدر از چهره‌های ادب و شمع محفل ادیبان شهر می‌باشد. تا اینکه روزی از روزها مرحوم ذاکر مراغه‌ای در کنار بساط دست‌فروشی پسرش حسین کریمی چشمش به پاره کاغذی افتاد که روی آن حروف و کلماتی به نظم کشیده شده بود، حدس می‌زد پسرش با یک تعلیم و تربیت جزئی روزی و روزگاری در سلک شاعران قرار گیرد، ولی واقعیت این است که مرحوم ذاکر هرگز در دوران 15سالگی پسرش نمی‌توانست این پیش‌بینی را داشته باشد و شاید در آن زمان این تصور نمی‌رفت که روزی اشتهار و شهرت دست پرورده‌اش فراگیر خواهد بود و باز نمی‌توانست پیش‌بینی کند که شاگرد مکتب آموز پدر روزی و روزگاری در مقام استادی محافل ادبی قرار خواهد گرفت و شمع جمع ارباب فضل و دانش و شعر و شاعری خواهد بود. 

به‌هر تقدیر پدر دست فرزند خود را گرفت و به‌سوی گلستان و بوستان همیشه پربار شیخ اجل سعدی شیراز برد و این بار باب شعر و شاعری را رو در روی فرزند قرار داد و به تدریس فنون فصاحت و بلاغت و قواعد پیچیده شاعری پرداخت. حسین کریمی مراغه‌ای با دلی پر شور و احساس رقیق و دلی پرکینه از بازی زمان با چشمانی کینه توزانه به آنان‌که در پایمال کردن حقوق انسان‌ها وحشیانه همّت گماشته‌اند، نگریست. تضادهای ناروای حاکم بر جامعه را مورد بررسی قرار داد و آنان را در قالب اشعار خود گنجانید. گرچه استاد ذاکر از پیشرفت شاگرد خود خوشحال بود ولی عقیده و ایمانی که به خاندان عصمت داشت افکار فرزند را به‌سوی قتلگاه سالار شهیدان و ظلم و جنایت یزیدیان سوق داد. ناگفته نماند که مرحوم ذاکر هر هفته عزای حسینی را برپا می‌داشت و به همت این مرد وارسته مراغه‌ای هیئت شعرا و نوحه‌خوانان مراغه بنیان گذاشته شد و در آن زمان که مراغه فاقد انجمن ادبی بود، شعرا و ادبا در زیر بیرق عزای حسینی جمع می‌شدند و سرودهای خود را به مشتاقان عرضه می‌کردند و مورد نقد و بررسی و اصلاح قرار می‌گرفتند، و حسین کریمی نیز در این مجالس همراه پدر شرکت می‌جست و از آن بهره می‌برد. 

حسین کریمی دستی به سر و صورت مغازه شمع‌ریزی پدر کشیده و در جوار آن به آب نبات‌پزی و سوجوق فروشی پرداخت تا اینکه در سال 1354 پدر را از دست داد و باز دکان پدری را ترک نگفت و همچنان جانشین پدر در دکان و در هیئت شعرا و نوحه‌خوانان بوده و زمام امور را با لیاقت و با تجربیاتی که از پدر اندوخته بود به‌دست گرفت.

استاد کریمی علاوه بر آثار گران‌بهایی که به‌نام رنگارنگ تدوین کرده‌اند دارای آثار ارزشمند و سوزناکی در مراثی خاندان آل عصمت و طهارت در 18 جلد به شرح ذیل می‌باشد:

  • 14 معصوم
  • انتقام کربلا
  • دریای اشک
  • گلشن عزا
  • بزم غم
  • آتشکده کریمی
  • غوغای انقلاب
  • احرام عشق
  • جلالت‌ها
  • کتاب غم
  • گلستان کریمی
  • بوستان کریمی

از کعبه تا کربلا، که تا به‌حال تجدید چاپ شده و در دسترس مشتاقان قرار گرفته است.

خانواده استاد کریمی:

استاد کریمی از ازدواج با همسر خویش دارای 5 پسر و جمعاً 11 نوه می‌باشد که همه پروانگان شمع وجود و مریدان درگاه پدرند و هنوز هم که هنوز است تعالیم مرحوم ذاکر در جمع خانواده کریمی حکم‌فرماست.

استاد کریمی در حال حاضر مغازه پدر را براساس علاقه‌ای که به کتاب و اشاعه فرهنگ دارد به کتاب‌فروشی تبدیل کرده و در قسمتی از کتاب‌فروشی در جایگاه پدر با همان کیفیت و صمیمیت ابوی مرحومش پا برجاست؛ و کرسی کوچکی در انتهای مغازه و در کنار آن سماور نفتی با چند استکان قرار دارد که این مغازه را به مرکز تجمع شعرای مراغه‌ای تبدیل کرده است. در این مغازه ادبای مراغه دورادور استاد جمع شده و به رهنمودها و سخنانش گوش فرا می‌دهند و می‌توان گفت کلاسی است برای نو آموزان مکتب شاعری.

روزهای جمعه هیئت شعرا و نوحه‌خوانان تحت رهبری و ارشاد استاد کریمی هر هفته در منزل یکی از شرکت کنندگان برگزار می‌گردد و علاوه بر آن در ایام مبارک ماه رمضان همه شب بعد از افطار در زیر پرچم هیئت مشتاقان جمع می‌شوند و روزهای محرم‌الحرام از اول تا پایان محرم همه روزه مراسم عزاداری ترتیب داده می‌شود که سخنان حکیمانه استاد رونق بخش این مجالس می‌باشد.

دوران میان‌سالی و پیری:

استاد کریمی با کبر سن تنی سالم و روحیه‌ای قوی و عزمی استوار و اراده‌ای آهنین دارد اغلب در سیر و سیاحت است و عقیده بر این دارد که انسان به‌خصوص شاعر همیشه باید سیر و سیاحت داشته باشد.روی این اصل سالی چند بار با دوستان به شهرها مسافرت می‌کند و هر بار سفرنامه‌های منظومی ره آورد این مسافرت‌هاست که در حال حاضر سفرنامه‌های کریمی در حدود 300 صفحه وزیری آماده چاپ می‌باشد که در هر یک از ابیات سفرنامه‌ها دریایی از پند و اندرز گنجانیده شده است. سفرنامه‌های استاد کریمی همه و همه به شهد پند و اندرز آلوده به طنز می‌باشد اما سفرنامه زیارت شام و به‌خصوص اخیراً به مکه مکرمه به شیوه‌ی مذهبی- عرفانی تنظیم و تدوین گردیده است که نه تنها از نظر قدرت بیان بلکه از لحاظ رعایت اصول و قواعد شعری در نوع خود بی‌نظیر بوده و توانسته است عظمت اسلام و کنفرانس اسلامی را در یک تابلوی بسیار گویا مجسم سازد. با این‌حال متاسفانه این سفرنامه‌ها مانند دیگر آثار استاد همچنان بدون چاپ باقی مانده است.

وی ضمن سرودن مراثی و ذکر مصیبت‌های حضرت حسین(ع) با علاقه‌ای که به طنز داشته راه طنز را برای اشعار خود برگزید، چرا که به‌خوبی تشخیص داده بود که تنها از راه طنز و فکاهی می‌تواند دردها و آلام جامعه را به گوش مسئولین امر برساند و باز متوجه شده بود که تنها می‌تواند مردم به خواب رفته و بی‌خبر از مظالم ظلم را با شیپور طنز بیدار سازد. روی این اصل سروده‌های خود را در سال 1338 هجری شمسی در قالب یک جلد رنگارنگ به قطع جیبی در سیصد صفحه به چاپ رسانید. هنور چند صباحی از طبع کتاب نگذشته بود که چاپ اول نایاب گردید و اشعار آمیخته به چاشنی طنز کریمی دیوار خانه‌ها را شکست و دست به‌دست مردم مشتاق شهرهای آذربایجان گردید و اشعارش دهن به دهن در کوچه و بازار پخش شد.استقبال مردم موجبات تشویق و ترغیب میرزا حسین کریمی مراغه‌ای برای چاپ دوم رنگارنگ و سرودن جلد دوم آن را فراهم ساخت، در سال 1339 جلد دوم رنگارنگ به چاپ رسید و در نتیجه جلد سوم آن را سال 1342به اتمام رساند. تشویق و حمایت و علاقه‌مندی مردم موجب شد که استاد کریمی اشعار طنز و غزلیات خود را در 15 جلد تدوین و به‌چاپ رساند که به شرح زیر می‌باشد:

  • جلد اول رنگارنگ چاپ اول 1338، 23 بار تجدید چاپ شده است.
  • جلد دوم رنگارنگ چاپ اول 1339، 10 بار تجدید چاپ شده است.
  • جلد سوم رنگارنگ چاپ اول 1342، 10 بار تجدید چاپ شده است.
  • جلد چهارم رنگارنگ چاپ اول 1345، 10 بار تجدید چاپ شده است.
  • جلد پنجم رنگارنگ چاپ اول 1347، 10 بار تجدید چاپ شده است.
  • جلد ششم رنگارنگ چاپ اول 1353، 10 بار تجدید چاپ شده است.

برگرفته از سایت ویکی‌پدیا با اندکی تلخیص



 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


میاب دان بیر سس

ابوالفضل روزی طلب
اینجانب ابوالفضل روزی طلب در 13شهریور سال 1342 در روستای میاب از توابع شهرستان مرند متولد شده ام. از کودکی عاشق شعر و ادبیات و معارف دینی و قرآنی می باشم، امیدوارم به لطف الهی بتوانم خدمتی هر چند ناقابل به هموطنانم انجام داده باشم.
 

حضور و غیاب

 

اشتراک