بازدید امروز : 422
بازدید دیروز : 554
میاب - مرند - آذربایجان شرقی تاریخ : پنجشنبه، 5 مرداد ماه ، 1391
موضوع : سایتها و وبلاگها
میاب یکی از روستاهای استان اذربایجان شرقی است که دردهستان هرزندات شرقی بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شدهاست.روستای میاب در 38 کیلو متری شهرستان مرند قرارداردو را ه ارتباطی آن آسفالت بوده ودارای امکانات آب آشامیدنی لوله کشی شده، گاز لوله کشی شده و برق میباشد درآمد اصلی مردم روستا از دامداری توام با کشاورزی میباشد، کشاورزی در این روستا بیشتر به صورت دیم کاری بوده وآب آّشامیدنی و کشاورزی آن از چشمه تامین میشود جمعیت میاب در فصول بهار وتابستان بیشتر از سایر فصول سال میباشد زیرا در این مواقع از سال با توجه به شرایط آب و هوای مناسبی که دارد(خنک و دلپذیر)خصوصا اواخر بهار واوایل تابستان باعث جذب مردم شهر نشین به این روستا میشود که اکثرا اصالتا متعلق به همین روستا هستند در کنار موقعیت کوهستانی که این روستا دارد ییلاق قرچی جاذبه ایی بی نظیر در منطقه است که از اواسط فصل بهار پذیرای گردشگران بسیاری است که از مناطق محتلف به آنجا می آیند، هر چند منطقه ییلاقی قرچی میاب با همه زیبایی هایی که دارد مورد کم لطفی وبی مهری سازمانهای مربوطه در حفظ ونگهداری آن میشود و هرساله این منطقه زیبا و سرسبز مورد هجوم ایلات مهاجر قرار میگیرد و در فصل پاییز چیزی جز خاک و سنگ از آن همه زیبایی و سر سبزی باقی نمی ماند و این باعث تاسف است. اگر تاکنون پنیر یا عسل یا گردو یا گوشت گوسفند یا گل محمدی روستای میاب را میل نفرموده ایدوبه چمنزار قره چی یا یینجه نرفته اید به صراحت بگویم که نصف یا حتی کل عمرتان بر باد رفته تا فرصت هست به دیدنش بشتابیدوببینید.حتما یک سری هم به ینجه بزنید.ضررنمی کنید محلات میاب: روستای میاب از چند محله تشکیل شده است از جمله : محله کارخانا قاباقی – یوخاری محله – آشاقی محله – چمنلیک – آخوند محله سی – چشمه باشی – گول باشی – این روستا طبق سرشماری جهاد سازندگی در سال 1375 دارای 276 خانوار و 1307 نفر جمعیت داشته است در آن موقع راه آن شوسه بود که در سال 1370 به همت جهاد سازندگی و اهالی حدود 12 کیلومتر خاکی آن از اول جاده ترانزیت مرند جلفا تا داخل روستا آسفالت گردید. در میدان اصلی ده چشمه ای به نام چشمه ملا نوروز و. همچنین مسجدی نیز در ضلع جنوبی به نام همین شخص پا بر جا بود بنا به روایت اهالی ملا نوروز مردی با فضیلت و کوشا بوده است گویند این چشمه را با حفر قنات از بالای ده از جنب زمینی معروف به ( اوجا مرس ) به داخل ده هدایت کرده است و در جنب آن چشمه مسجد ملانوروز را بنا کرده است .به روایتی در حدود چهارصد سال قبل . در سال 1364 آب چشمه دیگری را به نام تکه دوندوران و چشمه دیگری در مسیر همین چشمه از محلی به نام دمیرچی قیه سی را با همدیگر مربوط نموده و به همت جهاد سازندگی واهالی روستا توسط لوله از دامنه کوه به داخل روستا هدایت شد و در ورودی روستا با ایجاد و بنای ساختمانی به صورت منبع آب و آب چشمه ها از منبع توسط لوله به منازل اهالی روستا هدایت شد. و اما حوضچه هایی که در مسیر چشمه بنا شده است جهت شرب دام و همچنین شست و شوی رخت مورد استفاده قرار میگیرد. بنای قدیمی مسجد ملانوروز در سال 13 توسط اهالی تخریب وبه جای آن در فضای گسترده تری با الحاق حیاط مسجد به بنای قدیمی و قسمتی از میدان روستا با نظارت مهندس محمد صادق مصطفوی و نظارت معمار حاج حسن رحمانی و به همت و همکاری شادروان حاج احد روزه دار و مردم روستا مسجد جامع امروزی بنا گردید که در نوع خود در منطقه بی همتاست .این مسجد برای روستا حائز اهمیت فراوان می باشد اهالی از این مسجد بیشتر برای مراسم ختم و نزورات و اطعام و سایرامور خیریه و همچنین در ایام ماه محرم جهت عزاداری عزاداران امام حسین ( ع) از قبیل تعزیه خوانی زنجیر و سینه زنی و سخنرانی استفاده میکنند.بیشتر مراسم ختم و عزاداری در این مسجد برگزار میشود به گفته قدیمی ها حدود چهارصد سال بلکه بیشتر اهالی از این مسجد و آب این چشمه بهره ها برده اند . چشمه دیگری نیز در شرق روستا به نام کهریز چشمه سی موجود است که مورد استفاده اهالی شرق روستا می باشد. از بناهای عمومی دیگر روستا می توان از مسجد جامع قدیمی نام برد که بنای آن در نوع خود بینظیر است که تقریبا ششصد سال قدمت دارد . از بناهای دیگر یک باب ساختمان حسینیه مشهور به بایرام علی مسجدی که اخیرا مورد مرمت قرار گرفته است می توان نام برد که بیشتر مورد استفاده برای تدریس و تلاوت قرآن و برگزاری زیارت عاشورا و از این قبیل مراسم مورد استفاده قرار میگیرد. و تعداد سه مکان مقدس به نام های اوجاق یا پیر در روستا موجود است . که یکی از آنها دایر و آباد و مابقی به صورت خرابه می باشد. مکان پیر که به پیر شفا مشهور است به گفته اهالی دارای کراماتی می باشد میگویند در گذشته کسانی که مرض هاری یا جنون آنی دچار میشده اند برای شفا به این پیر مراجعه میکرده اند و گاهاَ شفا میگرفتند . از قول بعضی از اهالی روستا شنیده شده است که در بعضی شبها مخصوصا شبهای جمعه از بالای مزار آن نور سفید ساطع میشده است . از دیدنی های میاب میشود ازغار هایی که اهالی قدیم در دل کوه حفر کرده اند اشاره کرد این غارها توسط مردم در دو نقطه در دشت گونی برای پناه گوسفندان خود از سرمای زمستان ایجاد شده است که در هر کدام 7 الی 10 عدد غار میباشد. از بناهای عمومی دیگر روستا که باید نام برده شود : یک باب حمام عمومی در ضلع جنوب غربی میدان که در 1340 بنا گردیده بود مورد استفاده مردم بود و طرز استفاده از آن بدین قرار بود: شبها آب چشمه ملانوروز در منبع آب حمام ذخیره میشد و مردانه و زنانه بصورت نوبتی قبل از اذان صبح تا ساعت 9:30 مردانه و از ساعت 9:30 الی 5 بعدازظهر بصورت زنانه دایر بود و از ساعت 10:30 شب دوباره مورد استفاده مردان قرار میگرفت. با گذشت چند سال از عمر حمام ساختمان آنجا را تخریب کردند در سال 1369 به همت اهالی و جهاد سازندگی بنای گرمابه جدیدی در 2 قسمت مجزا بصورت مردانه و زنانه احداث گردید و در حال حاضر مورد استفاده عموم قرار دارد . از اماکن عمومی دیگر قهوه خانه قدیمی مربوط به خاندان سلیمانی ها بود و در حال حاضر نیز فعالیت دارد . این قهوه خانه تنها مکانی بود که مردان و ریش سفیدان در اوقات فراغت برای صرف چای و گفتگو در امور روزمره و کشاورزی و دامداری به آنجا میرفتند و خرید و فروش ارزاق ‘دام و املاک در آنجا انجام میگرفت. در حقیقت محل کسب اطلاعات وشنیدن وقایع و هم مرکزی بوده برای غریبه ها و کسانی که از روستاهای اطراف برای خرید و فروش دام و فراورده های دامی و زراعی در آنجا اتراق میکردند.در جنب این قهوه خانه تنها میدان بزرگ ده و چشمه در ضلع جنوب شرقی آن قرار دارد. در قدیم در گوشه و کنار میدان چشمه باشی عصر ها جوان ها بعد از پایان کار روزانه با دوست و رفیق خود در اوقات بیکاری جمع میشدند و وقت خود را با صحبت و گفتگو سپری میکردند. آنهایی که ازدواج نکرده بودند سر چشمه دختران مورد علاقه خود را که با کوزه و ظروف دیگر جهت آب بردن به منازل خود می آمدند دیده و به عنوان همسر آینده خود انتخاب میکردند. از اماکن دیگر یک باب دکان سلمانی در ضلع شمال شرق میدان متعلق به مرحوم اوستا جعفر و فرزند مرحومش محمد قلی تراشی بود.در قدیم کار سلمانی تنها به آرایشگری ختم نمیشد بلکه دندان کشیدن – ختنه کردن پسران و دعوت مردان برای مجلس ختم یا عروسی به عهده شخص سلمانی بود. به این صورت اسامی کسانی را که صاحب مجلس ختم یا عروسی میخواست دعوت کند بعلت نداشتن سواد ‘زبانی به او میگفتند و او نیز به یکایک خانه های افراد مورد نظر مراجعه کرده و دعوت را انجام میداد. دعوت زنان نیز توسط یک نفر بانو انجام میگرفت .
موقعیت مکانی میاب :
سایتها و وبلاگهای روستای میاب شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی
منبع این مقاله : روستاهای ایران
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک