welcome to marandparagliding
بازدید امروز : 43
بازدید دیروز : 138
جزئیات آگهی | |||||
شماره روزنامه: 19486 تهران
شماره صفحه روزنامه: 26
شماره نامه اداره ثبت: 102711ـ90
آگهی رسمی
مصوبه شماره358 شورایعالی حفاظت محیط زیست (محدوده الحاقی علمدار داغی به منطقه پناهگاه حیات وحش کیامکی واقع در استان آذربایجان شرقی) شورایعالی حفاظت محیط زیست به استناد بند«الف»ماده 3 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست محدوده الحاقی علمدار داغی به منطقه پناهگاه حیات وحش کیامکی در استان آذربایجان شرقی را با حدود اربعه زیر به عنوان منطقه حفاظت شده تصویب نمود: شمالاً: از محل تقاطع منتهی الیه دامنه غربی قانی لار با رودخانه ارس به طرف شرق در امتداد رودخانه ارس الی پاسگاه مرزی نوردوز واقع در شرق ارتفاعات کنتال. شرقاً : از پاسگاه مرزی نوردوز بطرف جنوب در امتداد جاده جیب رو به خاروانا تا تقاطع این جاده با رودخانه شورسو. جنوباً: از تقاطع جاده جیب رو نوردوز به خاروانا با رودخانه شور سو به طرف غرب در امتداد رودخانه شور سو تا اتصال آن به رودخانه خاروانا و از این قسمت به طرف شمال و در امتداد رودخانه خاروانا تا اتصال آن به رودخانه ملک و سپس در امتداد رودخانه ملک به طرف جنوب تا تقاطع آن با جاده شوسه هادیشهر به ورزقان(پل روی رودخانه فوق) و از این پل به طرف غرب در امتداد جاده شوسه تا تقاطع جاده مال رو عشایری با این جاده سپس در امتداد جاده مال رو عشایری پس از عبور از قله باش یورت ـ تا قریه کماربالا و از کمار بالا در امتداد رودخانه کمار تا اتصال آن با رودخانه کوه کمر و در امتداد همین رودخانه(قراول چای) به طرف شمال تا محل تلاقی این رودخانه با رودخانه هلق سپس به طرف غرب در امتداد رودخانه هلق تا اتصال رودخانه اویندین با این رودخانه آنگاه در امتداد رودخانه اویندین تا قریه اویندین. از قریه اویندین در امتداد جاده مال رو اویندین به میاب الی قریه میاب در امتداد جاده جیب رو میاب پس از گذشتن از اولن دره سی تا تقاطع این جاده با جین دره سی از این نقطه به خط مستقیم مفروضی شرقی غربی تا قریه هرزند در امتداد جاده مال رو هرزند به عریان تپه الی قریه عریان تپه سپس بطرف غرب در امتداد حد زمینهای زراعتی واقع در دشت قریه به عریان تپه با دامنه کوه تا قهوه خانه زال واقع در کنار جاده شوسه مرند جلفا(محل تلاقی جاده شوسه با راه آهن) از محل تلاقی جاده اصلی جلفا مرند با ریل راه آهن در امتداد آبراهه به طرف غرب تا محل تلاقی آن با جاده مرغداری روستای زال در امتدال جاده مرغداری به طرف جنوب تا محل تلاقی جاده مرغداری با راه شوسه فرعی واقع در شمال(بالا دست روستا زال) در امتداد راه فرعی به طرف غرب تا محل تلاقی آن با راه روستایی اصلی مرند یکان سعدی و در امتداد راه روستایی مذکور تا محل تلاقی این راه با راه مال رو روستای اصلی کندی بطوری که محدوده های طرح هادی روستایی پیر اسحاق و اراضی کشاورزی و باغی اطراف روستاهای زال، پیراسحاق، داش کسن خارج از محدوده قرار می گیرند. غرباً: از محل تلاقی راه مال روی اصلی کندی در امتداد جاده مال روی اصلی کندی به طرف شمال غربی تا روستای متروکه اصلی کندی سپس با عبور از داخل این روستا در امتداد جاده مال رو روستای اصلی کندی به روستای قره بلاغ و یکان سعدی به طرف شمال غربی تا سه راهی جاده مال رو اصلی کندی با روستاهای یکان سعدی و قره بلاغ به طرف شمال در امتداد جاده مال رو به طرف روستای قره بلاغ تا خود روستای قره بلاغ و از روستای قره بلاغ در امتداد جاده مال رو به طرف روستای آق بلاغ، از روستای آق بلاغ براساس راه مواصلاتی روستایی موجود به طرف روستای طالب گلی و سه راهی هادی شهر(بطوری که محدوده روستاهای طالب گلی، آق بلاغ، قره بلاغ و اراضی کشاورزی و باغات آنها بیرون از محدوده قرار خواهد گرفت) از سه راهی هادیشهر(پلیس راه جلفا مرند)به طرف جنوب در امتداد جاده اصلی جلفا مرند تا محل تلاقی جاده قدیم جلفا مرند با جاده اصلی در منطقه دره دیز از نقطه تلاقی این دو جاده در امتداد رودخانه دره دیز به طرف شرق تا راه آهن مرند جلفا در امتداد ریل راه آهن به طرف شرق تا محل تلاقی جاده مال رو سیه سران به گرگر با خط آهن و سپس در امتداد همین جاده( جاده آسفالته هادی شهر به مارازاد و سیه رود)تا روستای سیه سران به طرف شمال در امتداد رودخانه دهنه چای تا محلی در همین رودخانه واقع در غرب معدن سنگ مرمر اوج داغلار یک در پلوداغی و سپس به طرف شمال در منتهی الیه دامنه غربی ارتفاعات پلو داغی قانی لار تا رودخانه ارس. د115563 سازمان حفاظت محیط زیست جهت دسترسی به نسخه دیجیتال قابل استناد آگهی لازم است ابزارهای جانبی لازم دانلود و نصب و سپس فایل PDF امضا شده آگهی دانلود گردد.
جهت اطلاعات بیشتر به راهنما مراجعه کنید |
محسن پیرهادی عضو شورای شهر تهران در کنار محمدباقر قالیباف شهردار افتخاری کربلا در موکب علی بن موسی الرضا(ع)
سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ دولت دهم با ظاهری متفاوت در پیاده روی اربعین حسینی
سیدیاسر خمینی در مسجد کوفه
حاج حسین یکتا مسئول قرارگاه خاتم الاوصیا در مسیر نجف تا کربلا
حجت الاسلام محتشمی پور چندسالی است که ساکن شهر نجف شده است و امسال نیز در مراسم اربعین شرکت کرد
حجت الاسلام مهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مسیر نجف تا کربلا
حسینیه خراسانی های شهر کربلا مکان مناسبی برای دید و بازدید قالیباف و جلیلی است
در سال های اخیر همواره حجت الاسلام آقاتهرانی در مراسم اربعین حسینی حضور دارد
عکاسان خبری همیشه در کنار مسجدجامعی هستند. حتی در قبرستان وادی السلام شهر نجف
محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در ورودی شهر کربلا
غلامحسین اژه ای معاون اول قوه قضائیه با چهره های متفاوت در شهر کربلا
سعید قاسمی با ژستی متفاوت در کنار مسعودسلطان پور مدیرعامل سابق شرکت تاسیسات دریایی
استاد حسن رحیمپور ازغدی گویا این روزها برای جریان تکفیری شمشیر کشیده است
در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مىروم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود».
در حجهالوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: «مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».
روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بنابىطالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد».
روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شدهام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».
در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
«اى مردم! آتش فتنهها شعله ور گردیده و فتنهها همچون پارههاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار میکنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت میرسید».
آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، میترسم طاقت این کار را نداشته باشم».
پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.
فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید».
ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست».
هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نوادههای پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم».
سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
روستای کندوان منطقهای ییلاقی از رشته کوههای سهند، یکی از سه روستای صخرهای جهان است. ساخت هتل بینالمللی صخرهای لاله کندوان در این روستا شرایط مناسبی را برای اقامت گردشگران فراهم کرده است.
1. کندوان یکی از روستایهای کهن ایران در دامنه رشته کوه سهند است. خانههای این روستا به شکل کندوی عسل در دل کوه ساخته شدهاند.
2. به نظر باستانشناس انگلیسی، دیوید روال، قدمت کندوان به دوران غارنشینی باز میگردد. معماری کندوان بر مهارت ایرانیان در دوران مادها گواهی دارد.
3. واژه کندوان از لفظ کندو آمده و به نوع معماری خانهای این روستا برمیگردد. فرم اولیه این صخرههای کله قندی بر اثر فوران آتشفشان کوهسهند ایجاد شده است.
4. زندگی ساکنان کندوان در قالب بافت قدیمی امری استثنایی در دنیا به شمار میرود. گرچه در برخی مناطق نزدیک روستا نیز خانههای جدید بنا شده است. در حال حاضر 100 خانوار و حدود 700 نفر ساکن این روستای شگفتانگیز و استثنایی هستند.
5. هتل بینالمللی لاله کندوان، اقامتگاه مسافران این منطقه است. هتلی که به باور سازندگان آن در میان هتلهای صخرهای جهان قابل توجه است.
6. هتل لاله کندوان 16 اتاق دارد که همگی در درون صخرهها ساخته شدهاند. ظرفیت این هتل نیز در حدود 42 نفر است. گرمایش اتاقها در زمستان از طریق کف صورت میگیرد. برخی از اتاقها دارای جکوزی هستند. این هتل همچنین رستوران، پارکینگ، ماهواره و کافی نت دارد.
7. هتل کندوان
8. داخل هتل
9. هتل صخرهای کندوان حالتی لوکس و شاعرانه دارد.
10. در سفر به این منطقه میشود صنایع دستی، ادویه و ترشیجات و غذاهای محلی خریداری کرد.
11. به نظر میرسد کندوان تنها روستای صخرهای جهان است که مردم همچنان در ان سکونت دارند.
12. اتاق از طریق سیستم حرارتی کف در زمستان به خوبی گرم است.
13. غذاهای سنتی رستوران بسیار عالی است.
14. اتاق خواب
15. برخی از کسانی که در هتل اقامت داشتهاند میگویند که به علت بنا شدن در دل صخرهها، برای رسیدن به محل هتل و همینطور رفت و آمد در روستا به آمادگی جسمانی خوبی نیاز است.
16. یک توریست دیگر میگوید که برایش جالب توجه است که اتاقهای هتل همه با دست و در طول یک سال و نیم در دل صخرهها کنده شدهاند.
17. هتل حمام آب گرم طبیعی دارد.
18. هتل کندوان
19. این منطقه حتما ارزش دیدن دارد.
20. یک زوج ایتالیایی که در هتل اقامت داشتهاند میگویند که اتاقها بسیار لوکس است و برخورد کارکنان نیز دوستانه. این مسافران هم مانند بسیار دیگر فضای هتل را "عاشقانه" یافتهاند.
منبع:bartarinha.ir
شب یلدا 1393
یلدا به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی(نخستین روز زمستان) گفتهمیشود.
شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشنهای کهن ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکره? شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود.
خانوادههای ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه را مهیا و دور هم صرف میکنند. پس از صرف تناولات، قصهگویی پیرترها برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است.
پیشینه شب یلدا
چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشاند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند.
بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب بهغایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است.
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند.
سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
منبع : fa.wikipedia.org
با تشکر صمیمانه از فرهاد روزی طلب که امروز 28 آذر 93 در سفر به روستای زیبای میاب این تصاویر را هدیه طبیعت دوستان کردند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک